جادهها و خیابانهای شهر به سه دلیل مالکیت باشندهگان آنها هستند.
دید حقوقی:
وقتی شما در شهری زندهگی میکنید، درآنجا کار میکنید. نیروی کاری شما سرمایهء شهر تان است. در واقع شما یک قرارداد اجتماعی با شهر تان بستهاید. این قرارداد اجتماعی به گونهء شکل گرفته است که شما در برابر نیروی کار تان سرمایهء شهر را به دوران میگذارید. از این رو قوانین شهری موجودیت شما را در این شهر تسجیل میکند. شما با حضور تان در شهر، شهر را زندهگی حقوقی و یا مشروعیت بخشیده اید. پس مالک حقوقی شهر تان شما هستید.
دید اقتصادی:
نیروی بشری شما، شهر را حمایت اقتصادی میکند. هر شهروندِ شهرنشین مولد اقتصادی آن شهر است. حتا ناتوانترینها در شهر سرمایه را به دوران میاندازند. در واقع مالک اصلی شهر ها نیروی مولد کار و اقتصاد آن است. شهرداری مکلفیت به سازماندهی این نیرو را دارد. شما مالیه میپردازید و از اینرو شما مالک اقتصادی شهر تان هستید.
دید اجتماعی:
شهر محل اجتماع گروههای گوناگون اجتماع است. از این رو شما جوهر شهر را که اجتماعیبودن آن است شکل دادهاید. شما با روابط اجتماعی تان به شهر مفهوم اجتماعِ شهروندی دادهاید. از این حق دارید با تظاهرات و اجتماعات کلان خواست و نیازهای تانرا به مثابهء شهروندِ شهرنشین در برابر دولت پیشکش کنید. از این رو شما مالک اجتماعی این شهر هستید.
وظیفه دولت ایناست که سه نوع مالکیت شما را تامین کند. وزرا، وکلا، مدیران،(رهبران( و مسوولین دولت خدمتگذاران شما هستند. وقتی رهبر تظیمی، وزیری یا مدیری دولت خیابانهای شهری را برای تامین امنیت خود میبندند، زشتترین و فسیخترین باشندهگان این شهر هستند. آنها باید از شهر دور شوند. آنها نهتنها که حق انسدادِ جاده ها را ندارند، بل مکلف هستند تا بهترین خدمات را برای شما ارایه دهند. زیرا این شما هستید که عالیجنابان رهبر، وزیر و یا مدیر هستند.
ملک ستیز
عقاب؛ بیانگر آرمان های دینی، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی شماست.
Comments are closed.