وب سایت خبر گزاری عقاب نیوز | Oqab News
عقاب نیوز، خبرگزاری عقاب | Oqab News

 سرحد دیورند زخم ناسور بر پیکر ملت افغانستان/ محمد نسیم”مهدی”

 سرحد دیورند زخم ناسور بر پیکر ملت افغانستان/ محمد نسیم"مهدی"

 سرحد دیورند زخم ناسور بر پیکر ملت افغانستان/ محمد نسیم"مهدی"

سرحد دیورند تا سال ٬٬ ۱۹۴۷ م ٬٬ که کشور اسلامی پاکستان بوجود آمد یکی از دستاورد های پر افتخار شاه هان و امیران قبلی کشور ما بود ولی در زمان که شاه محمود خان کاکای محمد ظاهر شاه صدراعظم کشور بود به تحریک سردار محمد داود خان و جمعی از طرفداران متعصب اش بیک مُعضل ملی تبدیل شد و بعد ها چنان رشد و نمو کرد که کشور را یکبار تا سرحد جنگ با پاکستان پیش برد بعداٌ واقعاْ بیک زخم ناسور بر پیکر ملت افغانستان تبدیل شد . در اوایل این زخم ناسور با تحرکات خصمانهٌ دولت افغانستان در زمان شاه و جمهوریت سردار داود خان بر علیه پاکستان چاق و فربه شد . آن وقت سردمدارن کشور ما با ایجاد وزارت مستقل بنام وزارت قبایل و سرحدات و صرف مبالغ هنگفت و شعار های ناسنجیده ٬٬ دا پشتونستان زمونژ ٬٬ مستقیماٌ بر علیه پاکستان اقدام کردند و از قرار آنچه که غلام محمد ٬٬ محمدی ٬٬ در کتاب ٬٬ با تلاق تاریخ معاصر ٬٬ نوشته است دولت های آنوقت ( شاهی و جمهوریت سردار داود خان ) افغانستان در حدود بیست و پنج بار اقدام به حرکات و مداخلات خصمانه علیه دولت پاکستان نموده اند. ولی بعد مشاهده شد که در نتیجهٌ این سیاست نا معقول سردمداران کشور ملت افغانستان در چنگال اختاپوس اتحاد شوروی افتاد و این اختاپوس حتی سردار داود خان را که خود بانی دوستی افغانستان و اتحاد شوروی بود و کمک های زیاد نظامی ، اقتصادی وغیره را به کشور گرفته بود قربانی کرد این جاست که با آمدن نظام چپی ها در کشور نخست جنرال ضیاءالحق ریس جمهور پاکستان بتاریخ ٫٫ ۱۰ اکتوبر ۱۹۷۷ ٫٫ به کابل سفر میکند و آن ها را دعوت به دوستی و عدم مداخله در امور کشور های همدیگر میکند و صریحاٌ میگوید که ما پیروزی شما را در افغانستان یک امر داخلی و کاملاٌ مربوط به خود شما میدانیم ولی چپی ها چون مجری برنامه های اتحاد شوروی در منطقه بودند و همچنان مست پیروزی های خود بودند به این سفر آنقدر اهمیت ندادند و با اطمینان دادن های بدون عمل موصوف را بدرقه کردند. در نتیجه بعد از سپری شدن چند ماه کاملاٌ پاکستان از ایشان مایوس شد و عملاٌ از کسانیکه از این نظام آزرده بودند هم در داخل پاکستان و هم در داخل افغانستان حمایت کرد که این روند تا حد پیش رفت و اوج گرفت که چپی ها و روس ها هم قربانی این زخم ناسور گشتند و اینک مدت بیست سال است که کشور ما در یک جنگ  درگیر است و هر روز تلفات جانی بیشتر را متحمل میشویم که پاکستان این جنگ را خاص برای به رسمیت شناختن علنی و رسمی سرحد دیورند در کشور ما مشتعل ساخته است. اگر چه آقای حامد کرزی و حالا جناب داکتر اشرف غنی بطور غیر علنی و همچنان با سکوت معنی دار خود ها این خط را به رسمیت شناخته اند ولی چون از ترس متعصبین و بدنامی علنٌا و رسماٌ اظهار نمیکنند پاکستان از ایشان این مقدار را قبول نمیکند و بدین ترتیب پاکستان موفق شد این ورق را به سود خود بچرخاند و انتقام سال های گذشته را از ملت مظلوم ما بگیرد، در حالیکه ملت ما هیچگاه در این امور دخالتی نداشته اند ولی اینک بر عکس بار سنگین آن اشتباهات سردمداران را همین ملت ستمدیده و مجاهد تحمل میکنند.

برای اینکه از حقیقت موضوع بهتر آگاهی حاصل بفرمائید من در این نوشتار کوشش میکنم تا حد که در این مقال بگنجد مطالبی را ارائه نمایم درمورد سرحد دیورند کتاب ها ، رساله ها و مقالات متعدد تا حال توسط دانشمندان کشور چاپ و نشر شده است و هرگاه برادران بخواهند که بطور مفصل به حقیقت موضوع پی ببرند به آن کتاب ها رجوع نمایند. در مجموع همهٌ آن دانشمندان ابعاد مختلف این موضوع را بررسی کرده اند و از نظر حقوقی ، از نظر تاریخی و حتی از نظر اخلاقی نیز تحقیقات مفصل نموده اند.

۱از نظر تاریخی :

غلام محمد غبار در جلد اول و صفحه ٫٫ ۲۸۱ ٫٫ تاریخ افغانستان در مسیر تاریخ ٫٫ مینویسد :- << جغرافیای سیاسی افغانستان به استناد مدارک و شواهد تاریخ بعد از مرگ سلطان حسین بایقرا (۱۵۰۵ م ) مطابق ٫ ۸۸۱ ٫ خورشیدی مرکزیت و قدرت اداری خویش را از دست داد . از داخل فیودال های محلی و از بیرون دولت های شیبانی ( ۱۵۰۰ م ) در ماورالنهر ، دولت صفوی (۱۵۰۲ م)‌ در ایران و دولت بابری [ مُغل ] (۱۵۲۵ م) در هندوستان تشکیل و ظهور نموده ، از سه طرف به خراسان ( افغانستان امروزی ) دست درازی نمودند . این تسلط اجانب از سال ( ۱۵۰۶ م) به بعد تا سالهای ٫٫ ۱۷۰۸ م و ۱۷۱۶ م ٫٫ در ولایات غربی و تا ٫٫ ۱۷۴۷ م٫٫ (تشکیل دولت ابدالی)‌ در ولایات شرقی و شمالی دوام نمود.در طول این مدت (۲۴۷ سال) مرکزیت و دولت مرکزی وجود نداشت>>. بعد از کشته شدن گرگین ، حکمران صفوی در قندهار در سال ٫٫ ۱۷۰۹ م٫٫ دولت هوتکی به وسیله میرویس خان هوتک تشکیل و آخرین فرد این سلسله به نام شاه اشرف هوتکی به وسیله نادر افشار در اصفهان ایران منقرض گردید.

در سال ٫٫ ۱۷۳۱ م٫٫ نادر افشار بقدرت رسید ، و بعد از کشته شدن نادر افشار احمد شاه ابدالی با ذخایر سلاح ، امکانات پولی ، جواهرات سلطنتی و الماس کوه نور و با سپاه تحت فرمان خود که از قطعات ابدالی و ازبیک تشکیل یافته بودند به عجله به قندهار حرکت نمود و خود را در سال ٫٫ ۱۷۴۷ م٫٫ به کمک سپاه خود و قزل باشان حاکم در قندهار پادشاه اعلان کرد.

موصوف از سال ۱۷۴۷ الی ۱۷۷۲ م٫٫ در غرب شهر های مشهد و نیشاپور در شمال دریای آمو ، بلخ و بدخشان در جنوب غرب سیستان و بلوجستان در شرق تا دهلی ، ملتان و لاهور را فتح نمود.

چون مرحوم احمد شاه ابدالی امور پادشاهی و نظامی را از نادر افشار آموخته بود در این عرصه ها فوق العاده وارد بود و تجربهٌ کافی داشت و این نکته را خوب فهمیده بود که اگر خان های قبیله های درانی را به جنگ مصروف نسازد آن ها در برابر اش بغاوت خواهند کرد ، بناءٌ ٫٫ ۱۸ ٫٫ بار بر هندوستان لشکر کشی کرد که هدف اصلی از این لشکر کشی ها فقط مصروف ساختن و سیر کردن خان های سرکش درانی بود. موٌرخ تاجیکی حق نظر ٫٫ نظراوف ٫٫ ( مقام تاجکان در تاریخ افغانستان –ص ۵۶ ) مینویسد :- << در شرق ، علاوه بر تلفات و خسارات سنگین جانی ایکه برای مردمان مظلوم و مغلوب (قلمرو پاکستان و هندوستان امروزی )‌ ، طی حملات دولت ابدالی وارد آمد در نتیجه ی جنگ سال ٫٫ ۱۷۵۷ م٫٫ حجم مال غنیمت و غارت جنگی به دست این دولت حدود ٫٫ ۳۰۰ ٫٫ میلیون روپیه معین گردید و ضمناٌ مال و اجناسیکه خود احمد شاه ابدالی تصاحب کرده بود ( علاوه بر غارتگری سربازان قبایلی ، سرداران سپاه و عساکر )‌ توسط ٫٫ ۲۸ ٫٫ هزار شتر به قندهار منتقل گردید هم چنان تنها در جنگ ٬٬ پانی پت ٬٬ ٫٫ ۵۰ ٫٫ هزار اسپ ٫٫ ۲۰۰ ٫٫ هزار گاو و ٫٫ ۲۲ ٫٫ هزار غلام و اسیر از مردم مظلوم هندوستان به چپاول و اسارت آورده شده بود.>>

بعد از وفات احمد شاه ابدالی پسر اش تیمور شاه به قدرت رسید ، موصوف از سال ٫٫ ۲۳ اکتوبر ۱۷۷۲ الی ۱۷۹۳ م ٫٫ حکومت کرد. << او شخص نهایت تن پرور بوده به قول فیلچر دانشمند امریکائی ٫٫ ۳۶ ٫٫ زن رسمی و قانونی و ٫٫ ۲۱ ٫٫ پسر داشت و به قول عبدالکریم بخاری در حرم او بیشتر از سه صد زن موجود بود و تعداد اولاد های او را هفتاد پسر و دختر تخمین کرده اند که ٫٫ ۳۴ ٫٫ آن پسر بوده است.>>

( عبدالحمید محتاط – تاریخ تحلیلی افغانستان – ص ۵۴۴ )

بعد از وفات موصوف در بین پسران اش جنگ شدید بوقوع پیوست که در نهایت بعد از شاه زمان و شاه محمود ، شاه شجاع به قدرت میرسد موصوف اولین کسی است که با انگلیس ها معاهدهٌ را امضاء کرد.

۱در سال ٫٫ ۱۷ جون ۱۸۰۹ م ٫٫ معاهدهٌ سه فقره ئی میان شاه شجاع و استیوارت الفنستن در پشاور به امضاء رسید.

۲معاهده ی ٫٫ ۱۸ ٫٫ فقره یی ( لاهور) در سال ٫٫ ۲۶ جون ۱۸۳۸ ٫٫ میان مکناتن ، شاه شجاع مخلوع و رنجیت سنگ به امضاء رسید در مادهٌ اول معاهدهٌ سه جانبه آمده است << آنچه از ممالک این سوی آب سند و آن سوی آب سند که در تصرف خالصه جی ( رنجیت سنگ) است سرکار شاه موصوف (شاه شجاع) و سایر خاندان سدوزایی در مناطق مرقومت الصدور نسلاٌ بعد نسل و بطناْ بعد بطن هیچ دعوای نداشته و نخواهند داشت.

۳در سال ٫٫ ۲۸ اپریل ۱۸۳۹ ٫٫ در قندهار با انگلیس ها شاه شجاع معاهدهٌ دوستانه ٫٫ ۸ ٫٫ مادهٌ را به امضاء رسانید. اینک از باب دخول به عمق موضوع سوالاتی را مطرح مینمایم تا که از نظر تاریخی بتوانید موضوع را به ترتیب تعقیب بفرمائید.

۱چند سال بعد از وفات سلطان حسین بایقرا خراسان (افغانستان امروزی) بدون اداره و قدرت مرکزی بود؟

۲در کدام سال احمد شاه ابدالی شهر های پشاور ، لاهور و دهلی را فتح کرد؟

۳شهر های پشاور و بلوچستان چقدر وقت و سال بدست شاه هان سدوزائی و امیر دوست محمد خان محمد زائي بود؟

۴آیا میتوان شهر های را که به مدت هزاران سال متعلق به هندوستان بوده است ، غصب کرد و مدت ٫٫ ۶۰ ٫٫ سال نگهداشت و بعداْ آن شهر ها را صاحبان اصلی شان دوباره فتح نموده باشند ، ملکیت و متعلق کشور خود دانست؟

۵آن طرف سرحد دیورند را قبل از مرزبندی توسط دیورند شاه شجاع در معاهدهٌ سه جانبه (۱۷ جون ۱۸۰۹ م) به رنجیت سنگ در بدل بدست آوردن پادشاهی بخشیده بود. و بعداْ امیر دوست محمد خان آن را بدون کم و کاست در سال (۳۰ مارچ ۱۹۵۵ م) نیز تائید کرد بعداْ امیر محمد عظم خان در سال ( ۶ جنوری ۱۸۵۷ م ) نیز تائید نمود.  و همچنان به تعقیب آن امیر محمد یعقوب خان (۲۶ می ۱۸۷۹ م) در معاهدهٌ گندمک نیز آن طرف سرحد دیورند را به انگلیس ها بخشید و بعد از آن چنانچه که در تاریخ افغانستان مشهور است امیر عبدالرحمن خان سرحد دیورند را با معاهدهٌ ( ۱۲ نوامبر ۱۸۹۳ م) با انگلیس ها امضاء کرد و بحیث مرز رسمی بین دولتین افغانستان و هند بریتانوی ارتقا داد ، آیا میتوان با وجود این قدر معاهدات سرحد بین المللی دیورند را قبول نکرد آن را تحمیلی قلمداد کرد؟

۶امیر حبیب الله خان در سال (۲۱ مارچ ۱۹۰۵ م) در کابل این سرحد را برسمیت شناخت و بعد از آن شاه امان الله خان در معاهدهٌ ٫٫ ۵ مادهٌ ٫٫ صلح راولپندی << ۱۸ اگست ۱۹۱۹م >> بحیث پادشاه کشور مستقل افغانستان سرحد بین المللی دیورند را به رسمیت شناخت و بعد نادر خان شاه افغانستان مستقل در معاهدهٌ << ۶ جولای ۱۹۳۰ م>> سرحد دیورند را به رسمیت شناخت و محمد ظاهر شاه در سال ٫٫ ۱۹۴۷ م٫٫ در تفاهمات ٫٫ ۱۶ دسامبر ۱۹۴۷ م٫٫ نجیب الله خان با محمد علی جناح ریس جمهور و رهبر پاکستان سرحد دیورند را قبول کرد و تنها ترین خواهش که از محمد علی جناح نماینده افغانستان نجیب الله خان نمود ، دادن خود ارادیت به افغان های (پتان ها) آن طرف سرحد دیورند بود آن هم نه به عنوان مداخله در امور داخلی پاکستان بلکه به عنوان یک خواهش اخلاقی و دوستانه مطرح شد.

آیا بعد از این همه معاهدات میتوان گفت که این سرحد تحمیلی بوده و قبول نداریم ؟

چنانچه که در سال ٫٫ ۱۹۴۹ م٫٫ شورای ملی افغانستان به تحریک و فشار سردار محمد داود خان و طرفداران قبیله گرااش سرحد دیورند را ملغی اعلان کرد و دلائیل که شورای ملی افغانستان مبنی برلغو معاهده دیورند آورده بود خیلی ها ضعیف بنظر میرسید که فشرده آن ها قرار ذیل است:-

<< ۱همه معاهدات قبلی تحت فشار دولت استعماری بریتانیا نا برابر و تحمیلی بوده اند.

۲چون دولت پاکستان نو تشکیل است از صلاحیت جانشینی برخوردار نمیباشد.

۳هنگام امضاء معاهدهٌ دیورند ، دولتی به نام پاکستان موجود نبود لذا دولت افغانستان در قبال دولت پاکستان ، که امضاء کننده ی معاهده دیورند نبوده مسئولیت ندارد و ملزم به رعایت معاهدات نیست.>>

( محمد اکرام انداشمند – مقاله ٫٫ پشتون های آن سوی دیورند و داعیهٌ ی پشتونستان)

به نوشتهٌ حق نظر ٫٫ نظراوف٫٫ << به اساس فشار ملی گرایان متعصب شورای ملی دوره هفتم مساٌلهٌ حل شده و فراموش شدهٌ [ معاهده دیورند] را دوباره زنده و به حیث مساٌلهٌ داغ قرار داده ، به رکن اساسی سیاست خارجی افغانستان تبدیل و هر نوع بی تفاوتی و اعتراض به آن گناه نا بخشودنی محسوب گردید دیگر کسی جرئت نمیکرد به آن اعتراض کنند.>>

)نظراوف ص ۴۴۹ – مقام تاجکان در تاریخ افغانستان(

<< سید قاسم رشتیا میگوید که در سال ۱۹۴۷م اسم آنطرف خط دیورند را وی بنام پشتونستان گذاشته است که بعداْ مورد قبول همگان قرار گرفت>> در حالیکه این نکته حقیقت ندارد . این اسم تنها در افغانستان در بین دانشگاهی ها شهرت یافته بود و مورد قبول اکثریت اهالی افغانستان واقع نشده بود و همچنان اگر حالا شما به پشاور بروید و از مردم بپرسید هیچگاه نام پشتونستان را از زبان آنها نمیشنوید مانند اسم افغانستان.

انگلیس ها در معاهدهٌ ٫٫ ۷ می ۱۸۳۹ م ٫٫ با شاه شجاع برای اولین بار شاه شجاع را والی کابل و مناطق افغانستان ذکر کردند.

انگلیس ها این اسم را از نام تاریخی کشور مستقل که هشت صد سال قبل از امروز در کوه های سلیمان بنام افغانستان وجود داشت و تا زمان انگلیس ها آن محل بنام افغانستان مسمی بود گرفته بودند و میدانیستند که این افغان های که بر این سر زمین حاکم شده اند از همان تبار اند و از همانجا آمده اند بناءْ اسم خراسان را افغانستان گذاشتند. این اسم تا زمان امیر عبدالرحمن خان فقط در معاهدات ذکر میشد و در بین مردم مشهور نبود ولی در زمان امیر عبدالرحمن خان این اسم شهرت یافت.

امیر عبدالرحمن خان زمانیکه ترکستان (از بدخشان تا فاریاب) را فتح کرد در دروازهٌ گنبد کلان روضهٌ شریف دو لوح برنجی را با اشعار در مدح حضرت علی (رض) و خودش حک کرد و در اخیر نوشت که ٫٫ امیر عبدالرحمن خان ابن امیر افضل خان … امیر افغانستان و ترکستان ٫٫ و این دو لوح تا هنوز هم موجود است.

بناءْ نام افغانستان را انگلیس ها بر اساس یک اسم تاریخی گذاشته اند ولی اسم آنطرف خط دیورند را آقای سید قاسم رشتیا اختراع کرده است. اسم پشتونستان هیچ گونه پیشینهٌ تاریخی ندارد و اسم های پشتو و پشتون نیز جدیداْ توسط همین شخص و افراد موسسه فرهنگی پشتو تولنه قبل از تاسیس آن اختراع گردیده بود و این کلمه ها با پتان (اسم افغان های هندوستان و پاکستان) هیچ نوع شباهتی و ارتباطی ندارد.

۲از نظر حقوقی :-

الف :- موضوع جانشینی:

<< کنوانسیون ویانا ( vcssrt) که در سال ٫٫ ۱۹۷۸ ٫٫ تدوین و در سال ٫٫ ۱۹۹۶ م ٫٫ بعد از تکمیل اقتضای امضا کنندگان به معرض اجرا درآمد [ هر چند افغانستان از جملهٌ کشور های امضا کننده نبوده است] ولی یک سند بین المللی نافذ و مجموعهٌ قوانین مدون حقوقی در مورد جانشینی کشور ها میباشد.

در ماده یازدهم آن تصریح مینماید که << جانشینی کشور ها بالای معاهدات سرحدی قبلاْ به وجود آمده و بالای معاهدات حقوقی و مسئولیتی که قبلاْ تدوین و امضاء شده باشد تاٌثیر نمیگذارد >> با آمدن دولت پاکستان بجای حاکمیت استعماری انگلیس در اعتبار معاهده دیورند تاٌثیری به وجود نیامده به قوت خود باقی میماند .

( قاسم احمد شایق مقاله ٫٫ معضلهٌ دیورند ٫٫ سایت آریایی )

ب :- اصل حق تعین سرنوشت بدست خویش:-

<< مرحوم خان عبدالغفار خان برای احقاق پشتونها هیچگاه وی و بازمانده گان سیاسی اش خواستار الحاق به افغانستان نشدند. امروز پشتونهای پاکستان تا حدود ٫٫ ۱۴ ٫٫ فیصد جمعیت و ٫٫ ۲۵ ٫٫ فیصد ارتش نیم میلیونی پاکستان را تشکیل میدهند. همچنین دو ریس جمهور ( غلام اسحاق خان ۱۹۸۸ – ۱۹۹۳ م )‌ و دیکتاتور نظامی پاکستان جنرال محمد ایوب خان و چهار نفر لوی درستیز از همین پشتون ها تا کنون بوده است. طوریکه پشتونها بعد از پنجابی ها و مهاجر ها (سندی ها ) گروه تباری سوم از لحاظ برخورداری از مزایای دولت پاکستان به نسبت جمعیت شان بوده و سر سخت ترین حامیان نهاد دولت در پاکستان به حساب می آیند. ( اندیشمند ، محمد اکرام مقاله – پشتونها آن سوی دیورند ).

بار دیگر در جنوری ٫٫ ۱۹۶۰ ٫٫ ( منظور قادر ) وزیر خارجه پاکستان محمد نعیم خان را تحت فشار قرار داد و گفت ٬٬ پشتونهای پاکستان در همه پرسی ٫٫ ۱۹۴۷ ٫٫ پاکستان را بر گزیدند. اگر عدالت میخواهید این روش را در میان پشتونهای افغانستان عملی کنید آن ها نیز به پاکستان راٌی خواهند داد.

در مارچ ٫٫ ۱۹۶۱ م ٫٫ باز این استدلال را علنی ساخته گفت : چون دو سوم پشتونها در پاکستان زندگی دارند یک سوم در افغانستان . برای اقلیت معقول خواهد بود به اکثریت ملحق شود >> اکنون نیز ٫٫ ۴۷ ٫٫ سال بعد از آن اظهارات میخواهند افغانستان را از جنوب شرق تجزیه کنند. به استناد گذارش رادیو کویته مورخ ٫٫ ۵ فبروری ۱۹۶۳ م ٫٫ ( دلو ۱۳۴۲ خورشیدی ) ٬٬ خان عبدالولی خان فرزند خان عبدالغفار خان رهبر جنبش ( خدائی خدمت گاران ) اعلامیه صادر کرد که در آن تبلیغات دولت شاهی افغانستان در مورد پشتونستان [ ادعای ارضی ] را بیهوده خوانده تقبیع نمود و ضمناْ گفته است اگر این تبلیغات قطع نگردد طوفان عظیم از میان پشتونهای پاکستان [ علیه افغانستان ] بیرون خواهد شد . ( اندیشمند – محمد اکرام مقاله – پشتون ها آن سوی دیورند – ص ۲ ).

ج :- برای جلوگیری از حجیم شدن این نوشتار مطالبی را طور مختصر در ذیل ارائه مینمایم :-

۱رد شناسائی سرحد دیورند از طرف دولت های افغانستان منبع اصلی تنش میان افغانستان و پاکستان است.

۲رد پذیرش بعد از قبول یا ممنوعیت انکار پس از اقرار اصلی از قوانین بین المللی است.

۳رد پذیرش معاهدهٌ دیورند مخالف است با اصول بنیادین حقوق بین الملل.

الف :- اصل تمامیت ارضی کشور ها

ب :- اصل ثبات مرزهای  بین المللی

ت :- اصل حق تعین سرنوشت به دست خویش

ج :- جانشینی کشور ها در معاهدات استعماری

برادرمحترم ! اگر میخواهید آب را در هاوان بکوبید بی فایده است و از آن حضرات که خط دیورند را رد مینمایند و ادعای ارضی بالای آن طرف سرحد دیورند دارند خواهش میکنم که از دو کار یکی را انجام بدهند یا بسیج شوند و احمد شاه بابای درانی دیگری را برای خویش انتخاب کنند و بطرف پاکستان مانند احمد شاه بابا مارش کنند ، یا لاندی یا باندی. اگر زمان و شرایط و قدرت شما برای شما اجازهٌ چنین کاری را نمیدهد حد اقل این دعوی را با دلائیل محکم و متین به سازمان ملل متحد پیشکش نمائید و دعوی نمائید تا ملت از شما حمایت کند.

اگرهم به جنگ نمیروید و هم دلائیل محکم و متین ندارید پس چرا یک ملت مظلوم را به گروگان گرفته اید و اجازه میدهید که به اثر این ادعای پوچ شما همیشه با خون خویش آغوشته باشد. پاکستان خاص بخاطر قبولاندن این موضوع گاهی آن ها را مسلح میکنند و به افغانستان میفرستد و گاهی این ها را و این ملت مظلوم را به خاک و خون میکشد.

خوب بدانید تا زمانیکه از این ادعای بی مورد دست بر ندارید این ملت بی گناه از این مصیبت خلاص نخواهد شد و گناه هر قطره خون که به اثر این سیاست غلط شما بزمین میریزد بر گردن شما خواهد بود و در آخرت جواب خواهید داد.

من امیر عبدالرحمن خان را که مانند آن چوپانیکه از هر سوگرگان به رمه اش حمله ور شدند و رمه اش را با درایت درست از چنگال آن گرگان نجات میدهد، در نجات افغانستان میستایم اگر او چنین سیاست معقول را پیش نمیگرفت امکان داشت که امروز نصف افغانستان باقی نمیماند.

حالا شما او را خائین و خاک فروش میگوئید در حالیکه شما چهل سال است که این ملت را غرق در خون کرده اید. از الله متعال بترسید از آتش دوزخ اش خود را نجات بدهید.

آیا از نظر شما همه شاه هان و امیران که خط دیورند را قبل از تعین آن و بعد از امضاء آن ( از طرف امیر عبدالرحمن خان) تائید کرده اند ترسو و بزدل بوده اند ؟

آیا آنها را بطور کل خائین میدانید؟

من برعکس و بر خلاف نظر شما آن ها را سیاست مداران ورزیده میدانم که نظر به شرایط و امکانات دستداشته شان تصامیم بجا گرفته اند.

حالا شما چه کردید ؟ – یک بار تجدید نظر بفرمائید این سیاست غلط شما که بر بخش عظم تاریخ کشور خط چلیپا کشیده اید ، باعث این رنج ها ، درد ها، قتل و قتال در کشور شده است

محمد نسیم”مهدی”

۵ عقرب

محمد نسیم"مهدی"
محمد نسیم”مهدی”

۱۳۹۹

 

Comments are closed.