۱- نام و تخلص: بسم الله ذکی
۲- نام پدر: حاجی محمد صدیق
۳- سال و محل تولد: سال۱۳۶۶ هجری شمسی در قریه چرماب ولسوالی دهنه غوری ولایت بغلان متولد شده است.
۴- تحصیلات: دانشجوی سال چهارم دانشکده اقتصاد دانشگاه بغلان
۵- فعالیت های ادبی و فرهنگی: عضو انجمن ادبی و فرهنگی رسالت، فعال فرهنگی و شاعر
۶- حالت مدنی: مجرد
۷- نمونه های شعر:
( قصه و افسانه ها آخر به سر خواهد رسید
صلح و وحدت اندر اینجا سر به سر خواهد رسید)
انتظاری میکشم هر صبح و شام در پشت در
باورم هست روزی این قاصد به در خواهد رسید
در دل شب آن نواهای خروس ده ما
گویدم محزون مباش وقتی سحر خواهد رسید
ای فقیر ای هموطن تو شاد باش و شاد زی
پس درین ماتم سرا هم فصل بر خواهد رسید
گرچه میدان از برای اسپ تازی خوب نیست
فصل خر خواهد گذشت و مرگ خر خواهد رسید
عندلیبان چمن در انزوا خاموش نیست
نغمه های روح نواز در گوش کر خواهد رسید
تو بیا یک جا شویم تا نو بهار مهمان شود
هموطن! لبخند بیزن تا لاله زاز مهمان شود
تو و من تاکی باشیم؟ تا بکی این حرف پوچ
ما شویم و تا دیگر در کلبه یار مهمان شویم
عاشق رویی خوبانم من نمیدانم چرا؟
در سرایش پاسبانم من نمیدانم چرا؟
عالمی گوید چرا مایل به زنجیری بگو؟
گنگ میگردد زبانم من نمیدانم چرا؟
این دلم گوید دیگر تو جور خوبان را مکش
می کند فریاد زبانم من نمیدانم چرا؟
بر دلم گفتم روم از آسمانش گم شوم
می کشد در کهکشانم من نمیدانم چرا؟
گرچه این دل هیچگهی اندر پی شوکت نبود
در پی این کسب شانم من نمیدانم چرا؟
خوبرویان همچو باران بهارانست )ذکی(
از نمش من پر توان من نمیدانم چرا؟
Comments are closed.