وب سایت خبر گزاری عقاب نیوز | Oqab News
عقاب نیوز، خبرگزاری عقاب | Oqab News

شناسنامه مختصر شاعران معاصر افغانستان/ عبدالمطلب مهجور

۱- نام و تخلص: عبدالمطلب مهجور
۲- نام پدر: محمد یحی
۳- سال ومحل تولد: در سال 1366هجری شمسی در قریه بوستان ولسوالی شتل ولایت زیبای پنجشیر در یکی از خانواده های روشن فکر و متمدن چشم به جهان گشوده است.
۴- تحصیلات: موصوف تعلیمات ابتدایی خود را به گونه موفقانه در مکتب چهارقلعه وزیر آباد دوره ثانوی را در لیسه ابراهیم خلیل الله و دوره لیسه را درلیسه عالی عبدالقادر بیدل موفقانه به پایان رسانید و اکنون در دانشکده ژورنالیزم دانشگاه شخصی تابش دانشجو میباشد.
۵- فعالیت های فرهنگی و ادبی: آقای مهجور؛ شاعر، دیکلماتور وخطاط خوشنویس بوده و همچنان مدیر مسول ماهنامه (امروز و فردا)که که مربوط دانشکده ژورنالیزم دانشگاه تابش است میباشد. اشعار، نبشته ها و دکلمه های زیبای هنری وی از طریق رادیو های داخلی گاه گاهی بدست نشر سپرده شده است وعلاوه بر آن فراورده های ادبی و فرهنگی (مهجور) بطور چشمگیر در رسانه های مجازی و اجتماعی نیز بچشم میخورد.
۶- حالت مدنی: متاهل(دارای دو دختر به اسمای یاسمین و بهار)
۷- نمونه کلام: نمی گنجد
چه دردی داده یی جانا، که درپیکر نمی گنجد
حدیثش را اگر گویم، درین دفتر نمی گنجد
درآن منزل که قلب من، ترا از خویش میپنداشت
به جز ویرانه گی اکنون، چیزی دیگر نمی گنجد
به کوی دل ربا رفتم، بگوشم این صدا آمد
که فریاد و فغان تو، به گوش کر نمی گنجد
دمی آسایش از معشوق، برای عاشق خسته
درون خانه را بگذار، برون در نمی گنجد
صدای ناله ی فرهاد، شنیدم بیخبر دیشب
بدانستم که کار عشق، به زور و زر نمیگنجد
چه رسمی داده یی یارب، سلاطین زمانت را
که در جام جم آنان، می ی کوثر نمی گنجد
—————-
شبی با عشوه آمد اندر آغوش
من هوشیاربودم و او بود مدهوش
یکی بوسه گرفت و گفت بلبخند
مرا یادست ترا باشد فراموش

بس بکن شعله که درعشق زلیخاسوختم
در زمستان خنک در دل دریاسوختم
او تماشاگر گلگشت بهاری دگریست
من چومجنون صفتان پای بصحراسوختم
نچشیدم زشراب ی لب میگون کسی
بی سبب جامه و جانم به تمناسوختم
شب ما منتظران تابه قیامت تاریک
سروپا را به امید رخ فردا سوختم
دگران درغم هجران کسی میسوزند
درحضورش من بیچاره سراپا سوختم
زین جهنم ببر این خسته دل (مهجور)را
که درین بادیه هرروز تک و تنهاسوختم

Comments are closed.