آهوی دشت های خراسانی
آغاز روز های پریشانی ام تویی
ابری برای دیده ی بارانی ام تویی
در جان بی قرار منی هر کجا روم
هم خلوت و رفیق خیابانی ام تویی
هرگز مباد جز تو کسی تابگویمش
با دست خویش تا که بسوزانی … ام تویی
چیزی نکرد مثل دوچشمت خرابتر
آباد…
Recover your password.
A password will be e-mailed to you.