این پروژه ای مخوف و خطرناک است که از سوی غرب آغاز شده است. درجه دار انگلیسی که تا چندی پیش مسئولیت ستاد مشترک ارتش انگلیس را بر عهده داشت و بدون شک بخشی از پازل خیانت برای حمایت از غنی و به قدرت رساندن طالبان محسوب می شود، اکنون به یک خاین فراری و متواری، از طریق تریبون بی‌بی‌سی امکان می دهد تا دروغ هایش را به خورد افکار عمومی بدهد و با استفاده از غول های رسانه ای غرب، تاریخ معاصر کشور را تحریف کند. این فرصت باید از تاریخ سازان جدید گرفته شود. آنها حق ندارند واقعیت های تلخی را که امروز مردم افغانستان در نتیجه خیانت و جنایت اشرف غنی و حامیان خارجی و داخلی و مزدوران داخلی او متحمل می شوند تغییر داده و با دستبرد به آن، مسئولان و مقصران اصلی فجایع عظیم جاری را تبرئه کنند.

در این میان، رهبران سیاسی و کنشگران و فعالان اجتماعی، وظیفه سنگین و بزرگی برعهده دارند. آنها باید در برابر موج رسانه ای تازه از سوی غنی و غرب بایستند و با افشاگری های شجاعانه، پرده از واقعیت های کتمان شده در نهانخانه دالان های قدرت سیاسی در دوره حکومت فاجعه‌بار اشرف غنی و حضور نیروهای اشغالگر حامی او بردارند.

اگرچه رهبران سیاسی عمدتاً از نظر مردم افغانستان منفور و منزوی و مطرود هستند، هرگز بخشوده نخواهند شد و دیگر هیچ شانسی برای بازگشت به افغانستان و رهبری افکار عمومی ندارند؛ اما همچنان در برابر تاریخ و نسل‌های آینده، مسئول اند. آنها باید واقعیت‌ها را آشکار کنند و چهره های واقعی تحریف گران تاریخ را برملا سازند.

کسانی که در بازی‌های قدرت به ویژه در ماه های منتهی به سقوط، نقش و سهم داشته اند اکنون باید مواضع روشن و صریحی درباره دروغ پراکنی های تازه اشرف غنی با استفاده از تریبون های رسانه ای غرب اتخاذ کنند و اجازه ندهند که همان ها که فجایع مرگبار و فراگیر را بر مردم مظلوم افغانستان تحمیل کردند این بار در یک ماموریت تازه، تاریخ معاصر کشور را به نفع خودشان بنویسند و در نهایت، نقش ویرانگرشان در ایجاد بحران های مرگبار جاری را انکار کنند.

اگرچه چهره‌ای مانند امرالله صالح، رحمت الله نبیل و عبدالکریم خرم نسبت به دروغ های تازه رئیس جمهوری  خائن، فراری و فاشیست افغانستان واکنش های منفی نشان داده اند؛ اما این به تنهایی نمی تواند در برابر پروژه خطرناک جدیدی که او به کمک غرب آغاز کرده مقاومت کند و جلو تحریف تاریخ و دستبرد بی رحمانه به واقعیت ‌های تاریخی امروز و فردای افغانستان را بگیرد.

چهره ها، مقامات و رهبرانی که در ماه‌های منتهی به سقوط مستقیماً در معادلات سیاسی و امنیتی کشور درگیر بوده و با اشرف غنی در یک دولت کار کرده‌اند مسئولیت دارند تا نقش مستقیم این فاشیست فراری در خیانت ملی بزرگ اش در حق مردم افغانستان را با افشاگری‌های شجاعانه و ارائه اسناد و مدارک معتبر و مستند برای همگان روشن سازند. در غیر این صورت واکنش های فیسبوکی، موضع گیری های توییتری و عکس العمل های منفعلانه، کلی و مبهم نمی‌تواند ماموریت جدید، خوف انگیز و خطرناک این عنصر فاشیست و مهره استعمار را متوقف کند و مانع از دستبردهای وقیحانه اش در متون و مستندات تاریخ جدید افغانستان شود.

نکته مهمی که در پایان باید بر آن تاکید کرد این است که جلوگیری از تحریف تاریخ و واداشتن این فاشیست فراری به سکوت در برابر نقش ضد انسانی اش در فروش وطن، سقوط نظام، متلاشی کردن ارتش، به قربانگاه فرستادن عمدی ده ها هزار نیروی امنیتی و غیرنظامیان بی دفاع کشور در یک جنگ خائنانه و قبیله ای و در نهایت واگذاری مستقیم و آگاهانه قدرت به طالبان و پاکستان، تنها و آخرین انتظاری است که مردم افغانستان از رهبران منفعل و دنیاپرست سیاسی‌شان دارند؛ همان‌هایی که اکنون به ایران و ترکیه و تاجیکستان و ازبکستان و کشورهای دیگر پناهنده شده و با استفاده از سرمایه‌های حرام و فسادآلودی که از خون مردم گرسنه افغانستان انباشته اند می‌خواهند مابقی زندگی شان را در رفاه و آسایش و آرامش سپری کنند، در حالی که میلیون‌ها نفر از مردم افغانستان با فقر و فاجعه و قحطی و مرگ دست و پنجه نرم می کنند و تاوان سنگین انفعال، دنیازدگی، جبن و ترس و معامله گری های پنهانی و تبانی های توطئه آمیز رهبران بی کفایت، فاسد، ریاکار و دروغگوی شان را می پردازند.

نرگس اعتماد – جمهور