شناسنامه مختصر شاعران معاصر / فریبا اسلامی
1- نام و تخلص:
فریبا اسلامی
۲- نام پدر: جواد
3- سال و محل تولد: 4/5/1349 زنجان، ایران
۴- تحصیلات: کارشناسی زبان و ادبیات فارسی، داشجوی ارشد ادبیات تطبیقی دانشگاه بین المللی امام خمینی
۵- فعالیت های فرهنگی و ادبی: دبیر ادبیات فارسی، مدیر انجمن ادبی من یارمهربانم در تهرانسر، عضو انجمن ادبی ققنوس،گوینده، دکلاماتور و شاعر.
۶- حالت مدنی: متاهل
۷- نمونه های شعر:
از این سودای سرگردان از این دردی که می دانی
از این آتش به جان بودن که از شعرم تو می خوانی
پریشان می شود روحم شبیه گیسوان بید
شب و هر شب در این دنیا نشینم رو به ویرانی
من آن دیوانه ی شهرم،که درمانی نمی خواهم
به یادت شعر می خوانم در این شب های بارانی
به یاد روزهای خوش تو را تکرار کردم باز
خیالت در سرم چرخید شدم دریای طوفانی
در آغوشم کشیدم باز همان عطر قدیمی را
صدایت در سرم پیچید شدم شعر پریشانی…
فراموشی دوید و من به دنبالش میان دشت
شبیه تو شدم بی شک و گم شد روح بی جانی
من و باران .من و گریه صدای گنگ یک باور
تو و رفتن،که بر قلبم، کشیدی خط پایانی
____________________
در خیابان نگاهت عابری بارانی ام
بی تو اما تا ابد در معرض ویرانی ام.
اشک من شاهد! بیا از او بپرس احوال دل
بی تو درگیر شبی سرد وکمی بحرانی ام
بس که در چشمان تو دیدم مسیر زندگی
تا که پوشاندی نگاهت ،شکل سرگردانی ام
آنقدر در باغ دستانت قدم زد باورم.
عاشقت شد بی محابا
غرق در حیرانی ام.
زل زدم بر پنجره تا که بیایی خوب من!
آمدی اما ندیدی بی سر و سامانی ام.
جان گرفتم از نگاهت دزدکی پایید مت
شعر لبخندت سرود دفتر پنهانی ام.
بی وفا از من گذشتی رفتی و تنها شدم.
زندگی زد طعنه بر من که تویی قربانی ام!
رفتی و کوچه تو رادرکام خود بلعید و برد.
بی تو جانا!در جهانم ،شکل یک زندانی ام.
هرشب از روی صداقت
می نویسم نام تو
تا بدانی که برایت، یک رفیق جانی ام!
Comments are closed.