خلوتگر: در سالها اخیر در برابر هر خشونتی یک پرونده تشکیل شده است، حتا اگر به اندازهی یک ورق (A4)، از دید ساختاری پرونده زیر پیگرد است، اما در عملکرد، ما تنها شاهد تشکیل پرونده بودیم. مثلاً؛ آقای سرداش را طالبان در بلخ بازداشت کردند، سلب آزادی کردند و دوباره رها کردند، اما دولت فقط گفت که زور ما به طالبان نمیرسد. این دیدگاه برای من که سالها است پروندهی خشونت در برابر خبرنگاران را دنبال میکنم، اقناع کننده نیست. اگر دولت هستیم امنیت خبرنگار را تأمین کنیم، نگذاریم طالبان بازداشت کنند.
اشاره: اخیراً خشونت در برابر خبرنگاران رسانههای افغانستان افزایش یافته است، نهادهای حامی رسانههای، نگرانی دارند که رویکرد قتلهای خبرنگاران تغییر ماهیتی کرده است. حداقل در یک سال گذشته نزدیک به ۱۰۰ پروندهی خشونت در برابر خبرنگاران ثبت شده اما؛ تعداد اندک این پروندهها مورد پیگرد قرار گرفته است.
روزنامهی صبح کابل به مناسبت این ویژهنامه، گفتوگویی را با عبدالمجیب خلوتگر، رییس اجرایی نهاد نی، حمایت کنندهی رسانههای آزاد افغانستان انجام داده است.
ممنون از اینکه وقت گذاشتید!
صبح کابل: خشونت در برابر خبرنگاران یک روند طولانی است اما؛ رویکردهای اخیر خشونت خیلی تکان دهنده است، شما دلیل را در چه میبینید؟
خلوتگر: از آغاز سال ۲۰۲۰۰، ما متوجه پیچیده شدن و عمیق شدن خشونت در برابر خبرنگاران استیم، از نظر ماهیتی روند خشونتها تغییر کرده؛ ممکن از نظر کمی خشونتها کاهش یافته باشد، ولی خشونتهای فزیکی، به نسبت خشونتهای لفظی آمار رو به رشدی داشته است. مهم اینکه خشونتها در برابر خبرنگاران «پیچیده» شده است؛ یعنی در گذشته ممکن یک خبرنگار توسط یک سرباز با مشت و لگد مورد خشونت قرار میگرفت اما؛ امروز یک دست «نامریی» میآید و گردن خبرنگار را در انظار عمومی میزند. در رویکرد قبلی، بهخوبی فاعل خشونت شناسایی میشد و نوعیت خشونت مورد ارزیابی قرار میگرفت؛ اما پیچیده شدن این روند، شناسایی و تشخیص خشونت را دشوار میسازد. دولت، هنوز با رویکرد قبلی بهدنبال پروندههای خشونت است، در حالیکه این رویکرد در گذشته نیز چندان موفقیتآمیز نبوده است.
از یک طرف، ما با تغییر رویکرد خشونت در برابر خبرنگاران مواجه بودهایم اما؛ از طرف دیگر، حکومت رویکرد نادرستی را برای رسیدگی پیش گرفته است، این دو اشتباه مهلک، پیامد نادرست را به جامعه انتشار داده و برخی فکر میکنند که خشونت در برابر خبرنگاران کاهش یافته است. در حالیکه نوعیت کشتن و خشونت تفاوت کرده است؛ پنج سال پیش، کسانی خبرنگار را آشکارا مورد هدف قرار میدادند و امروز به صورت نامریی و مرموز این کار را انجام میدهند.
صبح کابل: آیا میتوان با رویکرد کهنهای که حکومت در پیش گرفته، به عمق پروندههای خشونت در برابر خبرنگاران رسید؟
خلوتگر: رویکرد حکومت – نهادهای عدلی و قضایی – در امر رسیدگی به پروندههای خبرنگاران پاسخگو نبوده و نیست. کندکاری در رسیدگی به پروندههای خبرنگاران، سبب شده تا صدها پرونده، در زیر قاعدهی «مرور به اصل زمان» از رسیدگی بازماند. در حالی که انجام دهندگان و متهمان خشونت بهسادگی در جادهها قدم میزنند.
در کنار آن، حکومت در برابر پروندههای خبرنگاران عجولانه عمل میکند، مهمترین مورد؛ اعلامیه پیش از وقت حکومت در رابطه به «قتل» خبرنگار «آریانا نیوز» است. در نخست، حادثه را خودکشی خواندند و بعد متوجه شدند که گند زدهاند.
صبح کابل: برخی از پروندههای خبرنگاران به دلیل «اصل مرور زمان» از روند پیگیری بیرون شدهاند، فکر نمیکنید که این کار راهی را برای گریز حکومت از بررسی پروندههای خبرنگاران باشد؟
خلوتگر: در تخطیهای اجتماعی، اصل مرور زمان باید تطبیق شود؛ چیزی که در کل دنیا مروج است، اما پروندههای جنایی با پروندههای خشونت در برابر خبرنگاران را نباید مقایسه کنیم. به همین دلیل، همواره تأکید داشتیم که یک قانون تخطی از رسانهها ایجاد شود. دولت به هر دلیلی پروندههای خشونت را بررسی نمیکند و اصل مرور زمان، یک دریچهی خوب برای گریز شده و فرهنگ معافیت را افزایش میدهد.
با اینحال نهادهای عدلی و قضایی استدلال میکنند که قانون اجازه بررسی را از آنها گرفته است، ولی این کار برای منِ خبرنگار قابل پذیرش نیست. خبرنگاران بهخاطر یک ارزش، با خشونت مواجه میشوند، نه در یک تنش اجتماعی، به همین دلیل اصل مرور زمان، نباید در پروندههای خبرنگاران تطبیق شود.
صبح کابل: در یک سال گذشته چند پروندهی خشونت در برابر خبرنگاران ثبت شده است؟
خلوتگر: تا هنوز بهصورت رسمی اعلام نکردیم، اما در حولوحوش صد پروندهی خشونت در برابر خبرنگاران ثبت شده است؛ اما با توجه به حوادث اخیر، روند خشونتها مانند سال گذشته پابرجاست و در سال جاری عمق خشونتها بیشتر شده است.
صبح کابل: چه تعداد از پروندهها زیر بررسی قرار دارد؟
خلوتگر: در سالها اخیر در برابر هر خشونتی یک پرونده تشکیل شده است، حتا اگر به اندازهی یک ورق (A44)، از دید ساختاری پرونده زیر پیگرد است، اما در عملکرد، ما تنها شاهد تشکیل پرونده بودیم. مثلاً؛ آقای سرداش را طالبان در بلخ بازداشت کردند، سلب آزادی کردند و دوباره رها کردند، اما دولت فقط گفت که زور ما به طالبان نمیرسد. این دیدگاه برای من که سالها است پروندهی خشونت در برابر خبرنگاران را دنبال میکنم، اقناع کننده نیست. اگر دولت هستیم امنیت خبرنگار را تأمین کنیم، نگذاریم طالبان بازداشت کنند.
صبح کابل: قتلهای هدفمند در برابر خبرنگاران نیز افزایش داشته است، برای جلوگیر از این قتلها و بهتر شدن وضعیت امنیتی خبرنگاران چه تلاش مشترکی با حکومت انجام دادهاید؟
خلوتگر: قتلهای هدفمند و زنجیرهی، خطرناکترین چالش برای رسانهها و خبرنگاران افغانستان، در ۲۰۰ سال اخیر بوده است. در این روزها یک خبرنگار بانو به نام ملاله میوند جانش را از دست داد و طبیعی است که خبرنگاران زن، امروز بیشتر از هر زمان دیگری احساس ترس کنند.
در نخست؛ دولت موظف و مکلف است تا به هر نحوی که شده امنیت خبرنگاران را تأمین کند. ما بهعنوان نیازمندان خدمات دولت، نیاز داریم امنیت مان تأمین شود و نهادهای حامی رسانهها در این راستا حکومت را زیر فشار قرار میدهند، مسئله دوم؛ قتلهای زنجیرهی خبرنگاران است. هرچند فشارهایی سبب شد تا دولت، یک مهلت برای بررسی قتل «فردین امینی» بخواهد اما؛ این کشتنها با جدیت از طرف دولت بررسی نمیشود، اما نباید فراموش کرد، قاتل خبرنگار، هر کسی که باشد مهم نیست. طالب، داعش یا فرد عادی، مهم این است که دولت در تأمین امنیت و برچیدن قتل خبرنگاران کوتاهی کرده و در نزد ما دولت مجرم است.
صبح کابل: در شرایط کنونی، در قتلهای برخی از خبرنگاران، دولت، گروههای مختلف مانند داعش و طالبان را دخیل میداند، فکر نمیکنید، این روند میتواند زمینهی استفادهی ابزاری را برای حکومت ایجاد کند؟
خلوتگر: از زمان تشکیل حکومت وحدت ملی، ما نگرانی خود را از رابطههای تعریف ناشدهی برخی از مسئولان حکومتی با رسانهها اعلام کردیم، به نظر من رابطهی حکومت با نهادهای رسانهی و خبرنگاران باید تعریف شده باشد. حکومت بنا بر یک سری از ملحوظات، به یک رسانه سلاح و موتر ضد گلوله میدهد یا چند سرباز را در درب ورودی شان موظف میکند، این رویکرد رابطهی حکومت ر ا با رسانه و خبرنگاران رابطهی امنیتی میسازد، از این وضعیت، عناصری از نهادهای استخباراتی سوءاستفاده میکنند. «مه حتا شنیدیم که تمهیدات امنیتی که در خدمت یک رسانه قرار گرفته بهتر از برخی نهادهای دولتی است و بعد؛ از نهاد استخباراتی به رسانه گفته شده که فلان خبر را نشر کن و فلان خبر را نشر نکن.» همچنان «فیلم مشخصی که تحت نام داعش، توسط دولت افغانستان ساخته شده بود، از طرف برخی از رسانهها در میان مردم منتشر شد و کسانی که ذهنیت طالبانی داشتند، همه بدبختیها را به گردن داعش انداختند و طالبان را عنصری در برابر داعش تلقی کردند.» این از چالشهایی است که رابطهی تخصصی را رابطه امنیتی میسازد. این شیوه، صلاحیت مسلکی رسانه را سلب میکند و زمینه سوء استفاده را برای نهادهای استخباراتی فراهم میکند.
این رویکرد، خود زمینه سانسور و خودسانسوری است. مثلاً؛ زمانی از شورای امنیت به مدیر یک رسانه تماس گرفته میشود که این خبر را نشر کن و آن خبر را نشر نکن، به دلیل همین رابطهی امنیتی، مدیر رسانه را وادار به یک رابطهی نرم کرده که خروجیاش بهشدت زمینه سانسور را فراهم میکند. این مسئله به این میماند که «من بهعنوان یک جنرال بیایم اسلحه را در شقیقه خبرنگار بمانم و بگویم که این خبر را نشر نکن و آن خبر را نشر کن.»
صبح کابل: نهادهای زیادی در سالهای اخیر برای حمایت از رسانهها و خبرنگاران ایجاد شده و دولت هم خود را حامی رسانهها میداند، اما چرا این فشارها نتوانسته در بخش کاهش خشونت در برابر خبرنگاران کارساز باشد؟
خلوتگر: دولت بهعنوان یک نظام حامی آزادی بیان و رسانهها است و مادهی ۳۴۴ قانون اساسی میگوید: «آزادی بیان از تعرض مصون است.» با توجه به قانون رسانههای افغانستان، قانون دسترسی به اطلاعات، از نگاه ساختار نظام، حامی آزادی بیان است.
ولی در عمل، حکومت حامی آزادی بیان و رسانهها نیست، ارادهی حکومت در حمایت از رسانهها میلنگد. نگرشهای منفی در برابر آزادی بیان در گذشته و اکنون وجود دارد. کریم خرم، وزیر پیشینِ همین نظام بود که آزادی بیان را «قصهی مفت» خواند. اشرف غنی، رییس جمهور همین حکومت است که گفت: «از رسانهها باد میبرآید.» بنابراین، یک ارادهی کلی در حکومت برای حمایت از آزادی بیان وجود ندارد. وقتی در بالاترین نهاد یک کشور، ارادهای در زمینه وجود نداشته باشد؛ نهادهای حامی رسانهها مانند نی زیر این سایه گم میشوند. به همین دلیل ما شاهد خشونتهای سازمانیافته در برابر خبرنگاران هستیم: «زمانی مه از نی صدای خود را بلند میکنم، از طرفهای مختلف فشار وارد میشود، حتا گاهی شک میکنم نکند برخی از کسانی که در دولت کار میکنند با طالبان رابطه داشته باشند، چون وقتی فشارها بالای دولت افزایش مییابد، از طرف طالبان تلفن میکنند و میگویند؛ میکشمت.» وضعیت چالشزا است، اما مطمین باشید که اگر نهادهایی مانند نی نبودند، وضعیت آزادی بیان بهمراتب بدتر از وضعیت فعلی خواهد بود.
نی و همکاران نی، سبب شد تا ما قانون رسانههای خوب داشته باشیم، قانون اعلای دسترسی به اطلاعات داشته باشیم، کارشیوههای عالی داشته باشیم، ما بهصورت ایدهآل نتوانستیم حمایت کنیم اما؛ باور داریم اگر روزی ما نباشیم ساختاری را که ما ایجاد کردیم به کار خود ادامه میدهد.
صبح کابل: شما بهعنوان فرد حامی رسانهها، چقدر خود را در برابر خبرنگاران مسئول میدانید؟
خلوتگر: در یک نظام کلان، فرد فرد مسئول جامعه است، اما سطح مسئولیتها تفاوت دارد، ما به اساس لایحهی وظایف، خود را مسئول میدانیم، در برابر خبرنگاری که اشکش میریزد و خونش میریزد؛ اما اینکه برای ادای این مسئولیت اقدام کردهام، خودم قضاوت نمیکنم، ولی تعهد دارم تا زمانی که کار خبرنگاری در افغانستان به کرسی مینشیند کار میکنم، حتا اگر برآیند کارم صفر یا نزدیک به صفر باشد.
صبح کابل: گفته میشود که قتل برخی از خبرنگاران بانو، خانوادگی و ناموسی بوده است، دیدگاه نی در این مورد چیست؟
خلوتگر: چیزی که من میخواهم اینجا یادآوری کنم، این است که در گفتمان اصلی قتل بانوان، نباید «بحث ناموسی» را وارد کنیم. به این معنا نیست که ما در وضعیت فعلی و در حال گذار افغانستان، به مسئله ناموس باور نداریم اما؛ تعبیر من نسبت به کسی در داخل حکومت است و قتل را ناموسی میداند، تفاوت دارد.
در تعریف کلان، ناموس حفاظت از وطن است؛ دین هم حفاظت از وطن را جزیی از ایمان میداند و ایمان بخشی از ناموس است.
در تعریف دیگر؛ کسانی که با ما رابطهی انسانی دارند باید از تعرض مصون باشند و هر انسانی که از من صدمه میبیند، دایرهای که ناموس برایم تعریف کرده، آسیب دیده است.
اما قتل یک خبرنگار بانو باید در یکی از این تعاریف بگنجد. اگر یک خبرنگار مرد کشته میشود، قتل را به طالب یا داعش ربط میدهند، اما اگر خبرنگار مقتول زن باشد، دفعتاً تغییر میدهند و قتل را ناموسی میخوانند.
در گفتمان قتل خبرنگاران، اصطلاح «قتل ناموسی» غلط است. قتل میتواند به اساس مبناهای مختلف باشد؛ یکی آن، میتواند ارزش خانوادگی باشد. تأکید ما در زمان ایجاد قانون رسانهها، برای برداشتن اصطلاح «قتل ناموسی» از ادبیات رسانهای بود؛ زیرا اولین قتل خبرنگار بانو در افغانستان با واژهی ناموس گره خورد و تا امروز از پیگیری بازماند.
صبح کابل: با آمدن صلح و نظام آینده با اشتراک طالبان اصل آزادی بیان چه خواهد شد؟
خلوتگر: به یاد داشته باشید که روند صلح ما قدرت محور است، ما به طرف صلح روانیم اما؛ خشونتها را افزایش میدهیم و برای گرفتن امتیاز بیشتر تلاش میکنیم تا قدرت را نمایش دهیم. به یاد داشته باشیم، اگر روند صلح کنونی به امنیت بیانجامد منجر به صلح نمیشود. در بحث کلانتر، ابتدا باید صلح تعریف شود و قدرت و مسایل بعدی در زیرمجموعهی صلح قرار گیرند، اما در روند فعلی، ما قدرت را تعریف کردیم و صلح را زیرمجموعه آن قرار دادیم. اگر تمرکز ما به امنیت، بهعنوان یک عنصر تکبعدی باشد، ما به دورهی حاکمیت طالبان بازخواهیم گشت. به زمانی که امنیت بود، اما انسانی نبود، وقتی پول شما به زمین میافتاد، از ترس شلاق برداشته نمیتوانستی که مبادا به جرمی دزدی دستگیر شوی. روند صلح فعلی نیز امنیت و قدرت محور است. طالبان بهدلیل اینکه صدایشان بیشتر شنیده شود، بیشتر میکشند و دولت عین کار را در برابر طالبان انجام میدهد. در این روند حقوق زنان و حقوق بشر فراموش شده؛ نگرشی که هم به آقای غنی و هبتالله منطقی نیست.
ما بهعنوان شهروند، امنیت بدون آزادی بیان را نمیخواهیم و نهادها و کشورهایی که از روند صلح نظارت دارند، باید ارزشها را در نظر بگیرند و پایبندی شان را به آزادی بیان نشان بدهند؛ در غیر اینصورت، دولتمردان افغانستان باید بدانند، شاید بهعنوان افراد نخستین نه؛ اما در فهرست کسانی هستند که گردن زده میشوند. در شرایط فعلی فکر میکنم که تلاش میشود تا آزادی بیان و رسانهها را محدود کنند. رسانههای دیکتهمحور روی صحنه میآید و این به نفع افغانستان که عضو جامعهی بینالمللی است، تمام نمیشود.
صبح کابل: طالبان یک نظام اسلامیِ با تعبیر خودشان میخواهند، در چنین نظام سرنوشت آزادی بیان چه خواهد شد؟
خلوتگر: طالبان، هیچ تعریفی، حتا به اندازهی یک ورق مکتوب هم از نظام دلخواه شان ندارند. در حالیکه نخستین ابیات اسلام با خواندن و نوشتن آغاز میشود. پیامبر اسلام میگوید که در هر مسئله یک سند بنویسید. در حالیکه بزرگترین تعامل در اجماع بشری، تعامل قدرت است. تعاملات طالبان، در زمان حاکمیتشان خلاف قرآن و احادیث نبوی بود. بهنظرم طالبان نظامی را میخواهند که خود در موردش چیزی نمیدانند. مثلاً؛ «فردی از قاتل انورالسادات پرسید، چرا انورالسادات را کشتی؟ گفت: سکولار بود، گفت، میدانی سکولاریزم چیست؟ گفت: نه.» اسلامی که را طالبان میخواهند حتا به درد خودشان هم نمیخورد؛ زیرا پیامبر میگوید که دین باید در هر صد سال بازتعریف شود، اما طالبان رویکرد ۱۴۰۰ سال پیش را روی دست دارند. هیچ سنخیتی میان طالبان، مردم افغانستان، رسانهها و خبرنگاران وجود ندارد.
صبح کابل: صندوق وجهی خبرنگاران چه شد؟
خلوتگر: صندوق وجهی خبرنگاران در زمان حکومت آقای کرزی ایجاد شد و یک مقدار پول هم جمع شده بود، اما پس از تغییرات در وزارت فرهنگ، صندوق هم در اختیار یک تعداد افراد مشخص قرار گرفت. سه سال قبل تصمیم گرفته شد تا اساسنامهی صندوق دوباره نوشته شود و هیئت رهبری صندوق، از نو تعیین شد، اما دوستانی که قبلاً در آنجا بودند، مسئولیت را تقسیم نکردند و در حال حاضر هیچ پاسخگویی در این مورد وجود ندارد. صبح کابل

Comments are closed.