وقتی که جو بایدن میگوید «امکان متحد ساختن افغانستان وجود ندارد»، لزوما از یک حقیقت عینی مطالعهشده پرده برنمیدارد. او از موضع یک نامزد انتخابات ریاستجمهوری امریکا در سال ۲۰۲۰ حرف میزند و مخاطبانش رایدهندگان امریکایی هستند نه پژوهشگران روابط بینالملل. او سعی میکند یکی از سلاحهای کارآمد تبلیغاتی را از دست دونالد ترمپ، رییسجمهور فعلی، بگیرد از آن به نفع مبارزات انتخاباتی خود استفاده کند.
از جو بایدن، معاون رییسجمهور در زمان باراک اوباما، نقل شده که «امکان متحد ساختن افغانستان وجود ندارد.»
بازتاب این سخن جو بایدن در افغانستان تأملانگیز بود. بعضی با سخن او موافقت کردند و گفتند ببینید که یک امریکایی وضعیت ما را بهتر از خود ما میشناسد. عدهای دیگر، به مخالفت برخاستند و گفتند که مردم افغانستان همیشه متحد بودهاند و از این پس نیز متحد خواهند ماند.
آنچه در واکنش مخالفان و موافقان آن سخن بایدن غایب بود و هست، تصویری از زمینهی سیاسی-اجتماعی آن سخن در جامعهی امریکاست. امسال، ۲۰۲۰ میلادی، سال برگزاری انتخابات ریاستجمهوری در امریکاست. از هفده-هجده سال پیش که امریکا عملیات نظامی بسیار پرهزینهی خود را در عراق و افغانستان آغاز کرد تا حالا افکار عمومی در امریکا هر سال بیشتر و بیشتر ضدجنگ شده است. در طول سالها، این مخالفت چنان قوت گرفت که در انتخابات ۲۰۰۸ به اوباما کمک کرد با استفاده از مخالفتی که با جنگ عراق کرده بود، به ریاستجمهوری برسد. البته بدیهی است که مخالفت اوباما با جنگ عراق تنها عامل رییسجمهور شدن او نبود؛ اما عامل بسیار مهمی بود.
در انتخابات سال ۲۰۱۶ دونالد ترمپ نیز وعده داد که تمام نیروهای ارتش امریکا را از افغانستان و خاورمیانه فراخواهد خواند و هزینهی جنگهای بیپایان امریکا در آن مناطق را برای بازسازی و توسعهی زیرساختهای اقتصادی امریکا به مصرف خواهد رساند. خلاصهی سخن ترمپ این بود که بگذارید مردمان جنگجوی کشورهای اسلامی خود مشکلات دیرینهی خود را حل کنند.
این نگرش که ما را به نزاعهای داخلی کشورهای دیگر (مخصوصا کشورهای اسلامی) کاری نیست، امروز هم در میان لایههای مختلف جامعهی امریکا طرفداران زیادی دارد. به همین خاطر، امسال هیچ یک از نامزدان انتخاباتی را نمیبینید که از ادامهی جنگهای امریکا در افغانستان و خاورمیانه یا از لشکرکشیهای جدید در این مناطق دفاع کند. برای اینکه این نامزدها میدانند که افکار عمومی بهشدت مخالف جنگ است. این مخالفت بهدلیل ملاحظات اخلاقی نیست؛ لزوما به این معنا هم نیست که امریکاییها دیگر نمیخواهند با بقیهی جهان هیچ کاری داشته باشند. علت اصلی مخالفت مردم امریکا با لشکرکشی به دیگر کشورها اول هزینهی اقتصادی و انسانی جنگ است و دوم بیحاصل بودن این مداخلات پرهزینه برای امریکا. امریکاییها اینک، پس از سالها مشاهده و تجربهی مستقیم، به روشنی میبینند که آنچه رهبرانشان «جنگ علیه تروریسم» به علاوهی «ملتسازی» میخواندند، نه در جنگ علیه تروریسم توفیق چندانی داشته و نه در ملتسازی. سوالی که مردم امریکا میپرسند این است: این همه هزینه برای چه؟
حال، یک سیاستمدار جهاندیده و فصیح میتواند دلایل اقتصادی و ژئوپولیتیک بسیاری بیاورد و نشان بدهد که امریکا نباید از مداخلهی نظامی در مناطق دیگر جهان (و از جمله در افغانستان) پا پس بکشد. اما امسال سال انتخابات ریاستجمهوری است و نه سال تحلیل کارشناسانهی امور بینالمللی. شما نمیتوانید نامزد انتخابات ریاستجمهوری امریکا باشید و در نقش یک پروفیسور پیچیدهگفتار مضمون روابط بینالملل ظاهر شوید. در عوض، شما باید برای جلب نظر رایدهندگان و کسب همدلی و همراهیشان احساسات و ترجیحات آنان را در سخنرانیها، مصاحبهها و مناظرههای خود بازتاب بدهید. به بیانی دیگر، چیزی بگویید که مردم «دوست دارند» بشنوند نه چیزی که مردم «نیاز دارند» بشنوند. این همان عنصر جاودانهی بازی ماکیاولیستی در سیاست است که مرزهای زمانی و جغرافیایی نمیشناسد و اکثر سیاستمداران دنیا پیوسته از آن سود میجویند.
وقتی که جو بایدن میگوید «امکان متحد ساختن افغانستان وجود ندارد»، لزوما از یک حقیقت عینی مطالعهشده پرده برنمیدارد. او از موضع یک نامزد انتخابات ریاستجمهوری امریکا در سال ۲۰۲۰ حرف میزند و مخاطبانش رایدهندگان امریکایی هستند نه پژوهشگران روابط بینالملل. او سعی میکند یکی از سلاحهای کارآمد تبلیغاتی را از دست دونالد ترمپ، رییسجمهور فعلی، بگیرد از آن به نفع مبارزات انتخاباتی خود استفاده کند.
اکنون که زمینهی گفتار جو بایدن روشن شد، بیاییم به افغانستان.
به نظر من، برای ما خجلتآور است که بهعنوان شهروندان این مملکت خود را از متحدشدن ناتوان بدانیم. ما کشور جنگزده و فقیری هستیم و از سطح بسیار پایین سواد و آموزش رنج میبریم. اکثر شاخصهای موجود برای توسعه و رشد در میان ما ناامیدکننده هستند. اما این معنایش این نیست که تغییر مثبت در این ملک را از بُن ناممکن بدانیم (تنها به این دلیل که یک سیاستمدار امریکایی آن را ناممکن خوانده است).
گزینهی معقول دیگری جز رفتن بهسوی اتحاد چیست؟ مگر جای دیگری هم در این جهان برای ما هست که بتوانیم از دست همدیگر به آنجا بگریزیم؟ واقعیت این است که ما هیچ چارهای جز یافتن راهی برای متحدشدن و دگرگون کردن وضعیت دردناک خود نداریم. گور پدر جو بایدن. آیا خود ما را نیز بهرهای از عقلانیت هست یا نه؟ آیا نمیخواهیم با عزت و رفاه و آزادی زندگی کنیم؟
همهی ما کشورهای دموکراتیک و متمدنی را میشناسیم که پس از دورههای طولانی نزاع داخلی راهی و سرشکستگی بینالمللی راهی به رهایی یافتند و خود را از چنگ سیاهی و تباهی نجات دادند. ما نیز میتوانیم.
سخیداد هاتف سخیداد هاتف
Comments are closed.