گروه نخست: اگر کسی درونمایه طالبانیزم را نشناسد، به سادگی در گروی برادریزم با این گروه جنایتکار گیر میشود. این گروه که کمتر از تحلیل و مطالعهی عمیق از اوضاع سیاسی بهرهمند هستند، همگرایی با طالبان را با پیامد صلح و امنیت در افغانستان گره میزنند.
گروه دوم: اگر کسی درونمایه طالبانیزم را به خوبی میشناسد ولی همگرایی با طالبان را بهترین وسیله برای قدرت سیاسی و خانسالاری قبیلهای میپندارد، هیچ تعهدی به صلح و امنیت ندارد.
واقعیت ایناست که برادران اصلی طالبان گروه دومی هستند، نه گروه نخست. گروه نخست فقط قربانیان برادریزم با طالبان هستند که توسط گروه دومی مدیریت میشود.
تلخترین حقیقت این است که گروه نخست بنابر نبود ظرفیت سیاسی و گروه دوم بهنسبت نبود تعهد سیاسی افغانستان را به صلح پایدار نمیرساند.
خطرناکترین رویکرد این است که گروه دومی تحت رهبری حامد کرزی برادریزم با طالبان را به عنوان استراتژی «پذیرفتهشده» هدایت میکند و گروهی از سیاسیون قدرتطلب را منسجم میسازد تا گروه نخست که بیشتر تودهی مردم هستند را گروگان گیرند. این رویکرد شباهت زیادی به تاریخ تکراری افغانستان دارد که بریتانیا در مراحل گوناگون اسلام را برای تحجرگرایی در افغانستان سوی استفاده کرده است.
ملک ستیز
Comments are closed.