وب سایت خبر گزاری عقاب نیوز | Oqab News
عقاب نیوز، خبرگزاری عقاب | Oqab News

نکته مثبت خروج امریکا از افغانستان

46312948_1945146628886361_1292145236033667072_n
اعلان ناگهانی کاهش سربازان امریکا در افغانستان و احتمال خروج امریکا از آن، به درستی نگرانی ها و چالش های جدیدی را مخصوصن برای مردم و اقوام مخالف طالبان و سلطه قومی پشتونها به وجود آورده است. جیغ و دادهای فعلی اشرف غنی و تیم پشتونیستی ساکن ارگ به دلیل مورد اعتنا قرار نگرفتن در مذاکرات به اصطلاح صلح میان امریکا و طالبان هم بیش از آنکه واقعی باشد، نمایشی بوده و به هدف انحراف اذهان عمومی است تا مردم و نیروهای مخالف طالبان را منتظر تحرک حکومت ساکن ارگ نگهدارند و فرصت هر گونه ابتکار عمل را از آنان بگیرند. انتصاب چهره های مشهور به ضد طالبان همچون اسدالله خالد و امرالله صالح در وزارتخانه های دفاع و داخله نیز در همین راستا بیشتر قابل درک و تحلیل است. اشرف غنی و سلفش حامد کرزی در واقع اسب تروای طالبان (و به طور عمومی رویا پردازان سلطه انحصاری قومی پشتون بر افغانستان) بودند و دقیقن وضعیت امروز افغانستان و تشتت و پراکندگی اقوام غیر پشتون، خواست و هدفشان بود و تمام رویه حکومتداری شان در طول 18 سال گذشته، برای رسیدن به همین هدف بوده است.
حالا از این مطلب و حواشی آن می گذرم و تفصیل آن را به فرصتی دیگر وامیگذارم و به موضوع اصلی این نوشته بازمی گردم. در طول 18 سال گذشته، به صورت پنهان و آشکار تمامی چهره های فعال در صحنه سیاست افغانستان به نوعی ادعا می کردند که نحوه عملکردشان تابعی از سیاستها و تصمیمات امریکا است چون بالاخره امریکا تعیین کننده نهایی و تصمیم گیر اصلی در افغانستان است. چنین برداشتی از نقش امریکا در افغانستان به صورت تلویحی و یا حتی آشکار، در میان مردم افغانستان هم پذیرفته شده بود. البته من با اتکا به دلایل و شواهدی، با این برداشت مخالف بوده و هستم. چهره های مافیایی به اصطلاح تکنوکرات پشتون حاکم در ارگ بیش از همه در رایج شدن چنین برداشتی نقش داشتند. آنها و به طور مشخص حامد کرزی و اشرف غنی هوشمندانه اینطور وانمود می کردند و می کنند که تصمیمات و خط مشی های آنها یا دیکته شده از طرف امریکا و نمایندگان امریکا در افغانستان است، و یا توافق امریکا برای چنان تصمیماتی گرفته شده است. بنابراین هر کسی که مخالف سیاستهای ارگ است، باید به نحوی اول امریکا را قانع بسازد وگرنه ضد امریکا خواهد بود. با چنین شعبده و سفسطه ای، حاکمان ارگ در واقع توانستند سیاستهای مافیایی، فاسد و ناکارآمد خویش را به سایرین تحمیل کنند. مردم مخالف سلطه انحصاری پشتون و مخالف طالبان به طور عموم، و تیکه داران و سیاستمداران دیگر اقوام نیز به دلایل مختلف چنین پروپاگندای دروغینی را باور کردند. مهمترین دلیل این باورشان نیز تنبلی و گریز از مسئولیت پذیری بوده است. از نظر ذهنی خیلی راحتتر است که همه چیز را به یک عامل بیرونی خارج از کنترل نسبت داد و مسئولیت هر اتفاقی را به گردن آن انداخت. در چنین شرایطی، در کنار تمام چالش ها و نگرانی های احتمالی ناشی از خروج ناگهانی امریکا (مخصوصن در زمان ریاست جمهوری فرد پوپولیست و باد به پرچمی چون ترامپ)، من یک نکته مثبت نیز می بینم و آن نکته این است که شوک خروج امریکا از افغانستان شاید و البته شاید، مردم و سران اقوام مخالف طالبان و مخالف سلطه انحصاری پشتونها را از خواب خرگوشی بیدار کرده و باعث شود تا دیگر به بهانه اینکه »امریکا تصمیم گیر اصلی در افغانستان است« از پذیرش مسئولیت و نقش خودشان در وضعیت فعلی و مهمتر از آن در تصمیم گیری برای آینده شان فرار نکنند.

صابر جعفری

Comments are closed.