شناسنامه مختصر شاعران معاصر افغانستان/ پیمانه خلیق
۱ – نام و تخلص: پیمانه خلیق
۲ -نام پدر: صالحمحمّد خلیق
۳- سال و محل تولد:
در 27 جدی/ دی 1373 خورشیدی در شهر مزار شریف، مرکز استان بلخ، زاده شده است.
۴- تحصیلات: دانشآموزی خود را از سال 1380 تا 1392 در دبیرستان گوهرخاتون در زادگاه خود سپری کرد و از سال 1393 بدین سو سرگرم پیشبرد آموزشهای عالی در دانشکدۀ حقوق و علوم سیاسی دانشگاه بلخ در رشتۀ اداری و دیپلوماسی است. او تا کنون سفرهایی به کشورهای ازبکستان، هندوستان و امارات متّحدۀ عربی داشته است.
۵ -فعالیت های فرهنگی و ادبی: بانو خلیق از سال 1393 شعر میسراید و سرودههایش در قالبهای کهن و با جانمایههای اجتماعی و میهندوستی اند و در برخی از نشریّههای کشور و نیز در دفترهای شعری «از میان دود و خاکستر» (سوگسرودههایی برای شهید فرخنده) (کابل، 1394)، «ثبت است بر جریدۀ عالم دوام تو» (سوگسرودههایی برای استاد فرزاد) (بلخ، 1394) و «معلّم من» (در ستایش آموزگار) (بلخ، 1394) به چاپ رسیده اند.
او افزون بر سرایش شعر به هنر نقّاشی نیز دسترسی دارد و در هنگام دانشآموزی یکی از آثارش با موضوع صلح در یکی از آزمونهای هنری جایگاه برتر را از آن خود کرده است.
۶ -حالت مدنی: مجرد
۷- نمونه های کلام:
با هزاران درد در آغوش تو بنشستهام
ای وطن! چون مادری و من به تو وابستهام
مثل یک جنگل، ولی در کام دود و آتشی
مثل یک پرّنده، امّا بال و پر بشکستهام
خو به آتش کرده ام هرگز نه خاکستر شدم
بس که چون ققنوس بین شعلهها پیوستهام
کِیست تا فرمان آتش بس دهد؟ آخر بس است
من از این جنگی که میسوزد تو را بس خستهام
کَی ببینم کَی که باشی رَسته از درد و الم؟
کَی ببینی کَی که من از غصّه و غم رَستهام؟
زخم وطن
در پهنۀ آسمان من نور نبود
ار چند که از مهر، دلم دور نبود
اندوه جهان کرده به قلبم خانه
ار چند دلم همیشه مسرور نبود
از بس که عطش به جانم آتش زده بود
یک گام میان شاعر و گور نبود
گفتند که زنده گیست نوشین، امّا
ما را که به غیر نیش زنبور نبود
با مرهم صلح هم مداوا نشود
زخم وطنم اگر چه ناسور نبود
Comments are closed.