رویدادهای اخیر کشور؛ پیش از همه چیز نشان بحران اعتماد اجتماعی در افغانستان است، بحرانی که هر روز عمیق تر می شود و کنترول آن دشوارتر می گردد.
ریشه های بحران اجتماعی در افغانستان هم به تاریخ کشور بر می گردد، جنگ های داخلی، نابرابری های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی باعث شده است که اعتماد بین اعضای جامعه کاهش پیدا کند و هنوز هم تاثیرات خود را به دنبال داشته باشد. اعتماد یکی از جنبه اساسی و مهم روابط انسانی در یک جامعه است و فقدان آن، این روابط را از بین می برد. اعتماد زمینه ساز مشارکت و همکاری در زمینه های مختلف اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی می گردد و با ایجاد تمایل اعضای جامعه به همکاری باهمدیگر، مشارکت را در همه ی بخش ها سرعت می بخشد.
تالکوت پارسونز جامعه شناس آمریکایی، اعتماد را عامل ایجاد اتحاد و انسجام اجتماعی و ثبات و نظم می داند. به عقیده پارسونز نظام منسجم نظامی است که بتوان به عاملان آن در انجام وظایف شان اعتماد کرد و این امر خود به پایدادری و نظم سیستم اجتماعی کمک می کند.
در افغانستان متاسفانه حکومت وحدت ملی نتوانسته است اعتماد اجتماعی را در بین شهروندان کشور تقویت کند و نسبت به عملکرد حکومت نیز، اعتماد مردم را به دست آورد. بی اعتمادی به حکومت وحدت ملی، بر روابط اجتماعی شهروندان کشور نیز سایه افکنده است و هر روز شکاف های اجتماعی در حال افزایش است. این وضعیت در صورت تداوم، به یک بحران بزرگ تبدیل خواهد شد و انسجام و نظم اجتماعی را برهم خواهد زد.
عوامل بی اعتمادی اجتماعی در افغانستان هم فراوان است، اما مهم ترین عوامل و ریشه های اصلی بی اعتمادی اجتماعی به چند دو مسئله بزرگ بر می گردد.
نابرابری اقتصادی: نابرابری اقتصادی یکی از مشکلات تاریخی در افغانستان بوده است. حکومت های گذشته ی افغانستان هیچگاه برابری اقتصادی را در جامعه افغانستان نتوانسته اند به وجود بیاورند.
از سوی دیگر سرمایه های بزرگ ملی نیز بصورت برابر و عادلانه توزیع نشده است و همواره مسایل قومی، مذهبی و زبانی در توزیع سرمایه های ملی نقش داشته است و باعث شده است که توازن در توزیع سرمایه اقتصادی برهم بخورد. عدم توزیع برابر سرمایه ها و منابع ملی، باعث شده است که به دارازنای تاریخ این نابرابری ها، بی اعتمادی اجتماعی شکل بگیرد و هنوز هم مردم احساس کنند که در روند توزیع منابع و سرمایه های ملی، مثل گذشته عمل می شود و این سرمایه ها بصورت عادلانه و برابر توزیع نمی گردد.
معمولا کشورهای که دارای بالاترین سطح اعتماد اجتماعی هستند، دارای سطح بالای برابری اقتصادی نیز می باشند؛ چیزی که متاسفانه در کشور ما وجود نداشته است و هنوز هم ندارد. وقتی که توزیع منابع اقتصادی بصورت برابر صورت بگیرد مردم فکر می کنند که دارای سرنوشت و تقدیر مشابه هستند و بیشتر احساس پیوستگی با دیگران می کنند. اما وقتی منابع اقتصادی بصورت برابر توزیع نگردد، این احساس را در بین افراد جامعه بوجود خواهد آورد که منافع مشترک کمی با دیگران دارند. در اینگونه وضعیت مردم بیشتر تلاش می کنند که به هم طبقه های خود نزدیک شوند و این خود باعث دوری از سایر طبقه های اجتماعی می شود. وقتی گروهی از افراد جامعه به این نتیجه رسیدند که در حق آنها بی عدالتی صورت می گیرد و منابع اقتصادی بصورت برابر توزیع نمی گردد؛ درک این بی عدالتی تصورات منفی را در ذهن آنها نسبت به دیگران افزایش می دهد و این امر خود باعث می شود که اعتماد اجتماعی شکل نگیرد و گسترش اعتماد اجتماعی و هماهنگی را با مشکل جدی مواجه سازد.
نابرابری در فرصت ها: فرصت های اجتماعی برای همه ی شهروندان افغانستان بصورت برابر وجود نداشته است. نابرابری در فرصت ها باعث شده است که اکثر شهروندان کشور، نتوانند به موقعیت های اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی مناسب دست یابند. همواره فرصت ها از بخشی از افراد اجتماع گرفته شده است و در برابر دست یابی آنها به این فرصت ها مانع ایجاد شده است.
برابری فرصت های اجتماعی برای تمام اعضای جامعه، باعث می شود که همه بتوانند به خواست ها و تمایلات شان دست یابند و از وضعیت زندگی شان احساس رضایت بکنند. از سوی دیگر برابری فرصت توازن را در جامعه ایجاد خواهد کرد و افراد و اعضای جامعه بصورت یکسان رشد خواهند کرد و از سطح آگاهی و زندگی متوازن برخوردار خواهند بود. اما نابرابری در فرصت های اجتماعی، علاوه بر اینکه بخشی از اعضای جامعه را از رشد و ترقی باز میدارد و تفاوت های طبقاتی را افزایش می دهد؛ بی اعتمادی را نیز افزایش می دهد و به کاهش اعتماد اجتماعی منجر می شود. اکثر کشورهای دنیا که در تلاش این هستند تا اعتماد اجتماعی را در جامعه شان مستحکم کنند، عموما بخشی از فعالیت های خود را به ایجاد فرصت های برابر برای مردم اختصاص داده اند، مانند اتخاذ سیاست آموزش عمومی، ایجاد فرصت های برابر کار و شغل و همچنان فرصت های برابر جنسیتی.
اما متاسفانه در افغانستان حکومت وحدت ملی و حکومت های پشین، به برابری فرصت ها برای شهروندان کشور توجه نکرده است و نتوانسته اند بنیادهای سیاست افغانستان را طوری طراحی بکنند که زمینه فرصت های برابر اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی برای همه وجود داشته باشد و همگان بتوانند به فرصت های برابر دست یابند.
نبود فرصت های برابر برای شهروندان کشور، اعتماد و باور را هم نسبت به حکومت و هم در بین اعضای جامعه کاهش داده است. کاهش اعتماد اجتماعی می تواند برای ثبات و نظم اجتماعی کشور، پیامدهای ناگواری داشته باشد و بحران های اجتماعی را عمیق تر سازد.
حکومت برای اینکه بتواند اعتماد اجتماعی را بوجود بیاورد باید برنامه ها و سیاست های جامع و کل نگر را روی دست گیرد و ارائه خدمات اجتماعی را باید سراسری بسازد. در این برنامه ها باید به افرادی که از نابرابری های اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و نابرابری فرصت ها، رنج برده است توجه جدی شود و تلاش صورت گیرد تا آنها دیگر از نابرابری رنج نبرند و احساس کنند که زمینه های برابر برای آنها وجود دارد. تا زمانیکه حکومت سیاست جامع و کل نگر را پیشه نسازد و رهبران حکومت و مسئولین حکومتی در سطوح مختلف، باورمند به اجرای سیاست برابری اجتماعی نگردند، اعتماد نیز شکل نخواهد گرفت و جامعه و مردم ما همچنان از بحران بی اعتمادی در رنج خواهند بود.
اعتماد نقش مهم در تعامل روزمره انسان ها در سطح فردی و اجتماعی دارد. زندگی اجتماعی انسان ها آنان را وامیدارد تا برای گذاراندن امور زندگی در سطوح مختلف باهم همکاری کنند. حتی کمترین تعامل نیز سطوحی از اعتماد را با خود به همراه دارد و در صورت نبود اعتماد، تعامل هرچند اندک نیز صورت نمی گرفت. همچنان اعتماد نقش مهمی در همبستگی اجتماعی دارد و باعث می شود که افراد یک جامعه فکر کنند که دارای منافع و سرنوشت مشترک هستند و در نتیجه مشارکت آنها در امور اجتماعی نیز افزایش خواهد یافت.
وضعیت سیاسی و اقتصادی افغانستان ایجاب می کند هرچه بیشتر در راستای تقویت اعتماد اجتماعی تلاش صورت گیرد و حکومت مکلف است که برای بدست آوردن اعتماد عمومی، سیاست هایش را تعدیل بکند و در سیاست هایش برابری های اجتماعی، سیاسی و اقتصادی را در نظر بگیرد. در صورتی که حکومت نتواند برابری را در همه ی زمینه ها بوجود بیاورد و فرصت های برابر برای همه افراد و شهروندان کشور وجود نداشته باشد، اعتماد اجتماعی نیز شکل نخواهد گرفت و پیامدهای ناشی از بی اعتمادی نیز افزایش خواهد یافت. (افغان نیوز)
عقاب؛ بیانگر آرمان های دینی، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی شماست.
مطلب قبلی
Comments are closed.