1- نام و تخلص: محمد یوسف بشردوست
2- نام پدر: محمد محسن
3- سال و محل تولد: قبل از ظهر، یک شنبه 30 اسد (مرداد)1367، در حصه اول خیرخانه، کابل زاده شده است.
4- تحصیلات: دوره ابتدایی و متوسطه را در ولایت‌های بلخ و کابل خوانده و آخرین سال‌های مکتب و درس‌های لیسه را در شهر پلخمری( لیسه عالی خاتم الانبیاء) به پایان رسانیده است. ایشان سال1392 از رشته اقتصاد و توسعه زراعتی دانشکده زراعت انشگاه بغلان سند لیسانس اخذ نموده است.
5- فعالیت های فرهنگی: بشردوست شاعر با اصالت و مهربان بوده و در تعدادی زیادی از مشاعره ها در سطح ولایات اشتراک نموده است. برای اولین بار شعر‌هایش در دو مجموعه مشترک بنام های:(ناگهان باران) و (سلام ای کاج‌های هم‌قد یار!) به دست نشر سپاریده شده است. تعدادی از غزل های بشر دوست در هفته‌نامه (اتحاد)، گاه‌نامه غچی و هفته‌نامه سیمرغ منتشر شده است.
6- حالت مدنی: مجرد
7- نمونه کلام:
آتش سوز، درون دل مردم افتاد
تلخی از خوردنِ یک دانه‌ی گندم افتاد
زندگی بر سر این شهر چه آورد که باز
از لب هر که در این جاست تبسم افتاد
عشق موجود حقیقی ست ولی در دنیا
از زبان همه تنها به تکلم افتاد
عاقبت برده‌ی یک کله‌ی بی‌مغز شدیم
تا که قدرت به کف یک خر بیدم افتاد
کسی از مرمی‌یی افتاده زمین می‌پرسد:
پشتِ هر میلِ تفنگی سر چندم افتاد؟
تا گل سرخ به دستان کسی ماندم گفت:
عشق زهری‌ست که از سینه‌ی گژدم افتاد
***
بعد از این هر چه از من در دلت داری بکش
درد دوری و جدایی و غم یاری بکش
بر در و دیوار خط خط کن که دلتنگم شدی
عکس یک دیوانه‌ی ولگردِ سیگاری بکش
جاده‌ها را غرق تنهایی قدم بگذار و بعد
بیکسی‌ها را شبیه من به اجباری بکش
هم‌نفس بودیم و با من زنده بودی هر نفس
بعد از این بی‌همدلی را تا نفس داری بکش
در اتاقی که پُر است از خاطرات عشق ما
گردن از ریسمان سوگند وفاداری بکش
***
در خاطرِ تو نگاهِ من می‌ماند
روزی به دلِ تو آهِ من می‌ماند
وقتی برسد نباشم، از دلتنگی
چشمان تو هم به راهِ من می‌ماند
***
چمن سبز است واین از خاطر تو
لب میوه شیرین از خاطر تو
بیا انگشت دست چپ به من ده
دلی سازم نگین از خاطر تو
یادداشت:
شاعران عزیز میتوانند شناسنامه مختصر خود و دوستداران خود را به شکل فوق جهت نشر به آدرس های ما ار سال نمایند.
Comments are closed.