به همگان روشن است که یکصدوچند روز از مراسم تحلیف رییسجمهور میگذرد. صد روز از عمر حکومت وحدت ملی سپری شد و اما حساب و کتابهای زیادی میان مردم و حکومت هنوز تصفیه ناشده باقی مانده است. با آنکه حکومت بهصورت صریح هیچگاهی صد روز نخست کار را بهعنوان معیار ارزیابی عملکرد حکومت برای سالهای پسین ذکر نکرد، اما اصطلاح معمول صد روز نخست در ادبیات سیاسی، به مبنا و معیار قضاوت مردم از برنامهها و عملکرد حکومتها در سالهای بعد مبدل شده است و این امر در مورد حکومت وحدت ملی نیز به خوبی صدق میکند..
شکلگیری حکومت وحدت ملی که مایه امید مردم برای وارد شدن به یک مرحلهی با ثبات سیاسی و یا حداقل جلوگیری از رفتن به بحران بود، در روزهای نخست با وجود زدوبندهای فراوان میان برخی از افراد وابسته به تیمهای بر سر اقتدار، در روزهای اول انتقادهای چندانی را از جانب محافل سیاسی در پی نداشت. دلیل آنهم بیشتر حمایت از شکل حکومت بهعنوان تجربه منحصر به فرد در تاریخ کشور بود. با آنکه افغانستان تجربه ایتلافها و آشتی گروههای مختلف سیاسی را در دستیابی به اقتدار تجربه کرده بود، اما پیش از این هیچ دموکراسیای به ایجاد حکومت مشترک میان تیمهای برنده منجر نشده بود. حکومت وحدت ملی که زاییدهی بحران دستیابی به اقتدار سیاسی است، بهنظر بسیاری از اهالی سیاست خواستار پشتیبانی طیفهای سیاسی و مردم بود تا زمینه را برای ایجاد وحدت در سطح کلان تصمیمگیری فراهم کند. حتا رییسجمهور پیشین، حامد کرزی نیز باری گفته بود که در مورد کارکردهای حکومت با هیچ رسانهای گفتگو نمیکند تا مبادا فضای حمایت از حکومت وحدت ملی مخدوش شود و یا شخص کرزی در موقف منتقد حکومت قرار بگیرد. در صد روز نخست کار حکومت وحدت ملی، رییسجمهور و رییس اجرایی توانستند ۹ سفر به کشورهای مختلف داشته باشند. سفر به بروکسل برای اشتراک در نشست وزیران خارجه کشورهای عضو ناتو، کنفرانس لندن و برلین بهصورت مشترک از سوی رییسجمهور و رییس اجرایی انجام شد. پیش از آن سفر به کشورهای عربستان سعودی، چین، پاکستان و نیپال را رییسجمهور انجام داده بود. در این اواخر سفر به قزاقستان هم از سوی رییس اجرایی صورت گرفت. در این میان، سفر به کشورهای چین، پاکستان و انگلستان پردستآورد خوانده شدهاند ولی پدیدار شدن دستآورد سفر به سایر کشورها و قضاوت در باره آنها زمان میبرد. سفر به عربستان سعودی احتمالا نتایجی در زمینه روند مصالحه با طالبان در بر خواهد داشت و ما باید منتظر برون آمدن چنین نتایجی باشیم. قزاقستان و در کل آسیای میانه نیز بازار اقتصاد فردای افغانستان است و سفر به این کشور نیز جدا از تبعاتی که در روابط سیاسی به میان میآورد، به لحاظ اقتصادی حایز اهمیت است. با این حال، هنوز باید منتظر بمانیم تا ببینیم این سفر چه دستآوردهایی را متوجه افغانستان میسازد. حکومت وحدت ملی موافقتنامه همکاریهای امنیتی و دفاعی با امریکا و همچنین موافقتنامه نحوه حضور نیروهای ناتو به افغانستان را در نخستین روزهای عمرش امضا کرد. قانون دسترسی به اطلاعات هم از سوی رییسجمهور توشیح شد و کارهای انقلابی دیگری مانند سر زدن به حوزههای امنیتی و شفاخانهها و سفرهای غیرمنتظره ولایتی از کارهای رییسجمهور در این مدت بودند.
متعارفترین پیامد کارهای نمادین روزهای اول رییسجمهور، بلند بردن سطح توقعات در میان مردم بود. او به یکبارگی سطح انتظارات مردم را از حکومت خیلی بلند برد و اینبار این انتظارات حاصل بخشی از کارزار انتخابات نه، بلکه ناشی از وعدهها و پیمانهای یک رییسجمهور بودند. از سوی دیگر، جایگاه رییسجمهور با اینهمه اقدامهای نمادین در روزهای اول بلند رفت، اما رییسجمهور نه تنها نتوانست این جایگاه را حفظ کند، بلکه نتوانست جلو افت سریعش را نیز بگیرد. گماشتن عواملی که اتهامات فساد بر آنان وارد است در پستهای مهم دولتی، از عملکردهایی است که رییسجمهور هیچ توجیهی جز باجدهی بر آن نخواهد داشت.
از یاد نباید برد که کابینه برای اشرفغنی و عبدالله عبدالله یک آزمون جدی است. اینکه در پشت درهای بسته چه میگذرد، اینکه او با چه محدودیتها و تنگناهایی مواجه است، در داوریهای افکار عمومی کمتر به چشم میآید. در حوزۀ عمومی، تشکیل کابینه محکی برای شعارها و آرمانهای سیاسی آنهاست.
اشرفغنی احمدزی از »حذف سیاست «سخن گفته است. او از برابری و شهروندی اتباع افغانستان سخن کرده است. او بارها یادآور شده است که حکومت شرکت سهامی نیست. خبرهایی که این روزها در رسانهها نشر شده است، نشان میدهد که او تا اینجای کار به این شعارها تعهد و وفاداری کمتری نشان داده است. هنوزهم افرادی از سوی رهبران قومی به او معرفی میشوند. این یعنی استمرار منطق سهمیهبندی قدرت و اینکه هنوزهم و در زمانه زمامداری او نیز برای شریکشدن در خوان قدرت، باید به سراغ واسطهها و دلالهای رفت. آقای اشرفغنی و همچنان رییس اجراییه نباید از یاد ببرد که دلالهای سیاسی به جای این که تضمینکنندۀ مشارکت سیاسی اقوام در قدرت باشند، عامل و کارگزار حذف آنها از قدرتاند.
عقاب؛ بیانگر آرمان های دینی، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی شماست.
مطلب بعدی
Comments are closed.