هر حرکت غیر حرفهیی سبب مرگ گروگانان خواهد شد!
اگر جنبشهای مدنی به درستی مدیریت و همآهنگی نشوند، شکستِ آزادیهای شهروندی اجتناب ناپذیر میشود. هراسافگنان گروه دیگری را به گروگان گرفتند. به باور من اینبار گروگانان قربانی عملکرد و نتایج ناشیانهی نشستی هستند که در ختمِ روز )همایش تبسم(در ارگ دایر شد.
… فردای آن روز نیز بینتیجه تمام شد. غنی و عبدالله وعدههای سبکسرانهی را بهسان همیشه سپردند و هیچکسی آن را پیگیری نکرد. حالا مواظب باید بود. هر حرکت غیر حرفهیی سبب مرگ گروگانان خواهد شد! پس چه باید کرد؟
درگام نخست: گروهی کاری از چهرههای با ظرفیت سیاسی، اجتماعی، اعضای پارلمان و شخصیتهای مستقل و با نفوذ شکل گیرد. گروه همآهنگ کنندهی دادخواهی از جمع فعالان مدنی برگزیده شود. نهادها و چهرههای تاثیر گذار بر وضعیت امنیتی و استراتژیک شناسایی گردند. شخصیتهای مهم نهادهای سیاسی و استراتژیکِ رزمی و دپلوماتیکِ جامعهی جهانی در افغانستان شناسایی گردند.
در گام دوم: برای محدود سازی گروگانگیری باید استراتژی و برنامه ریخت و بربنیاد آن دادخواهی کرد. تنها با شعارهای )داغ( مشکل حل نمیشود. این استراتژی باید به گونهی شکل گیرد که گروگانگیران پیآمد کار شان را در آن دریابند. این استراتژی میتواند قهریه باشد اما راههای حل مسالمتآمیز را نیز در خود داشته باشد. بهترین استراتژی آن است که قدرت فعالِ قهریه و رزمی را بهنمایش گذارد. باید خوب بجنگی تا پیام صلح آمیزت جدی گرفته شود.
شعارهای دادخواهانه در چارچوب استراتژی شکل گیرند. نظر به حساسیت وضعیت، تلاش صورت گیرد تا شعارهای شهروندی ارایه گردند تا شعارهای قومی و بحث برانگیز سیاسی!
در گام سوم: مذاکرات حرفهیی، بر بنیاد استراتژی و تاکتیک، با در نظرداشت ظرفیتها و ارادهی سیاسی با نهادهای تاثیرگذار ملی و بینالمللی آغاز گردد. این کار به عهدهی گروه کاری است. گروه دادخواهی با همکاری رسانهها زمینههای دادخواهانه را فراهم گردانیده و برای رهایی گروگانان حمایت مردمی جلب نماید. حلقهی دوم مذاکرات با حضور رسانهها در ارگ راه اندازی گردد. باید رسم مذاکرات سیاسی را آموخت! مذاکرات باید در محور همان استراتژی دایر گردد. مذاکرات باید بر بنیاد اصل پارتنرشیب و احترامِ متوازن و متقابل راه اندازی گردد. اجندای مذاکرات باید بربنیاد استراتژی شکل گیرد. هدف اصلی مذاکرات را ایجاد «منافع مشترک» میان دولت و گروههای کاری و دادخواهی بر بنیاد استراتژی شکل دهد. مذاکره کنندهگان باید مشخص، واضح و استراتژیک سخن گویند. باید از شکست دورههای نخست مذاکرات دلسرد نشد و مذاکرات را با حوصلهمندی تا بدست آمدن نتایج، پیگیری کرد.
درگام چهارم: گروهکاری و گروه دادخواهی برای نظارت و استمرار برنامههای بدست آمده از استراتژی با ساختارهای امنیتی و دولتی همآهنگی و همکاری نماید. رسانهها این جریان را به گونهی مستدام پیگیری نمایند. (ملک ستیز)
Comments are closed.