وب سایت خبر گزاری عقاب نیوز | Oqab News
عقاب نیوز، خبرگزاری عقاب | Oqab News

از تأمین صلح تا پیام‎های… بازرگانی

hpc-logo
از مدتی بدین‎سو نه سخنی از صلح است و نه زمزمه‎ای از مذاکره؛ تنها خبری که در این خصوص از تریبون رسمی حکومت توسط رسانه‎های گروهی به نشر می‎رسد، همان پیام‎های بی‏تأثیر و بی‏رنگ و رونقی است که گویا با هزینه‎ی شورای عالی صلح تهیه شده است.
این پیام‎ها که شاید تنها سود آن به خزانه‎ی رسانه‎های آزاد رفته و دست کم کمکی برای آنان باشد، نکته‎های خنده آوری دارد. زیرا گاهی از زبان یک مخالف مسلح مْرده پیغامی را برای مخاطبان زنده دارد و گاهی هم سخن از اشتغال بازگشت کنندگان به پروسه‎ی صلح به میان آورده و به آنان بهشت روی زمین نشان می‎دهد تا شوق رفتن به بهشت موعودی که برای رسیدن به آن می‎جنگند را از یاد ببرند. اما بی‏خبر از اینکه تأثیر این پیام‎ها روی افکارعمومی، بخصوص کسانی‎که از طریق جنگ به تحقق آرمان‎های شان می‎اندیشند، چیست؟
نویسنده‎ی این گفتار کوتاه جهت دست یافتن به یک نظرسنجی محدود که بتواند بازتاب افکار بخش کوچکی از جامعه را نسبت به این پیام نشان بدهد، در محافل متعدد از اقشار مختلف مردم در خصوص تأثیر این پیام بازرگانی پرسیده است. جالب است که برخی حتی هیچ دقتی به محتوای این پیام ندارند و حین پخش آن از گزینه‎ی “سکوت” بر روی ریموت تلویزیون‎های شان استفاده می‎کنند. برای عده‎ای هم این پیام خیلی خنده‏آور بوده و آن را فاقد هرگونه تأثیرگزاری می‎دانند. مسلم است که مخالفان مسلحی‎که نهادهای دولتی و رسانه‎های عمومی را فاقد اعتبار و مشروعیت می‎دانند، نه به محتوای این پیام توجه دارند و نه هم دل به شعارهایاین گونه می‎بندند.
بنابراین، با گذشت چهارده سال از هزینه‎های بیجا روی کارهای باطلی که در راستای صلح صورت گرفته است، روی کارهای انجام شده در این خصوص بازنگری صورت گیرد. زیرا مدت‎هاست که هزینه‎های هنگفتی از سوی نهادهای وابسته به ارگان‎های صلح خواهانه صورت می‎گیرد. گاهی این هزینه‎ها به صورت پیام بازرگانی و زمانی هم به شکل تحفه برای کسانی‎که به تازگی به پروسه‎ی صلح پیوسته اند و روزی هم به اشکال مختلف دیگر. اما تأثیر این کارکردها روی تحقق صلح جز اینکه هدر رفتن سرمایه‎های دولتی باشد، چیز دیگری نبوده است. این درحالی است که اگر این مصارف سرسام آور به صورت دیگری انجام می‎شد، شرایط صلح بسی بهتر از امروز بود و روزنه‎های رسیدن به آشتی ملی روشن‎تر از هر زمان دیگری باز می‎شد.
به نظر می‎رسد دولت و حکومت به جای اینکه به این پیام‎های فاقد تأثیر از سوی رسانه‎های گروهی متوسل شود، بهتر است پول‎های انجام شده در این حوزه را به شکل دیگری هزینه کند. صرف این مبالغ در تأمین و تجهیز نهادهای دولتی و ایجاد اشتغال در مناطق محروم و برای آنانی‎که ناگزیر اند جهت امرار معاش جذب گروه‎های افراطی شوند یا هم ساخت‏‌وسازهایی‎که نشان دهنده‎ی رونق گرفتن زندگی و توسعه‎ی متوازن باشد، بسی بهتر از این خواهد بود که پیام‎های بازرگانی پخش کرد.
شهروندانی‎که همه روزه قربانی جنگ شده و به پای امیال عده‎ای از فریب خوردگان یا کسانی‎که ابزار دست بیگانگان است، انتظار این را دارند که حکومت کارهای اساسی‎تر از نشر یک پیام رسانه‎ای انجام داده و به دنبال خشکاندن ریشه‎های خشونت و افراط‎گرایی به اشکال بنیادی‎تر آن باشد. تلاش‎های دیپلوماتیک، راه اندازی کمپاین‎های مردمی و سراسری، بیان کردن مفاهیم صلح‎جویانه از رهگذر مراجع تبلیغی مثل مساجد، ملا امامان و متنفذینی که سخنان شان تأثیرگزاری بیش‎تری در مناطق دوردست دارد، بسی بهتر از نشر پیام‎هایی است که هیچ مخاطبی از میان مخالفان مسلح ندارد.
وانگهی این حقیقت برای همگان روشن است که سرچشمه‎ی تروریزم گسترده و بی سراپای امروزی در افغانستان،‌چند عنصر محلی و گروه‎های کوچکی نیستند که به صورت مقطعی وارد دسته‎های مخالفان مسلح شده باشند. این گروه‎ها خاستگاه‎های خارجی و منابع قوی دارند که بدون مقابله با این منابع و سْست کردن بنیادهای اصلی تروریزم، نمی‎توان به تأمین صلح و تحقق آشتی دست یافت.
لذا انتظار می‎رود که با فرا رسیدن فصل سرد و مهلت تجدید فرصت‎ها برای حکومت، بهار بهتری را شاهد باشم و دست کم تصویر رسانه‎های ما با پیام‎های پوچ و بی محتوای صلح درنیامیزد. زیرا تأثیرگزاری آن روی اذهان مردمی هیچ بار مثبتی نداشته و نه هم خواهد توانست حتی یک مخالف مسلح را برای پیوستن به پروسه‎ی صلح ترغیب نموده و تحریک به عمل نماید. (قره باغی)

Comments are closed.