فریاد میخواهم
اسیرم در سکوت شب، بیا اقرار شو در من!
که از این خواب میترسم، بیا بیدار شو در من!
از این تنها نفسکَش در وجود خویش بیزارم
همه فریاد میخواهم، همه گفتار شو در من!
قفس را طرح دیگر ریختند و وسعتش دادند
از این دیوارها بگذر، بیا هموار شو در من!
بگیر از من، من امروز را – شرمندهگیام را-
طلوع صبح فردا را، شکوه پار شو در من
حقیقت در گلوی حضرت منصور جامانده
اناالحق سر بده و تا به پای دار شو در من
سر خم را نمیخواهم، کلاه کج به من آور
به پا برخیز هندوکش، بیا تکرار شو در من!
نجیب بارور
Comments are closed.